خانما دو شبه که پسر یه سالم میگه یه چیزی بالا سقف اتاقه تو رو خدا بیاین یه لحظه

مامان_نازنین_زینبم

عضویت: 1397/04/08

تعداد پست: 1348

شاید تاریکه سایه میبینه

1401/05/10

|

11:57

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نیلووووو۱۳۸۰

مدیر استارتر

عضویت: 1399/01/16

تعداد پست: 1200

شاید تاریکه سایه میبینه

نه نیمه تاریک کامل وسایل داخل اتاق مشخصن

1401/05/10

|

11:59

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نیلووووو۱۳۸۰

مدیر استارتر

عضویت: 1399/01/16

تعداد پست: 1200

لامپو خاموش نکن بعد بپرس ازش بازم می بینه چیزی  حتی اگه بازم بود نه خودت بترس نه بزار بچه بترس ...

اتفاقا با لامپ روشن بلند شد بالش پرت کرد سمتش ولی باز می‌گفت هستش شب اول خودمم از ترس لامپ روشن گذاشتم 

1401/05/10

|

12:00

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_نازنین_زینبم

عضویت: 1397/04/08

تعداد پست: 1348

نه نیمه تاریک کامل وسایل داخل اتاق مشخصن

هممون نیمه تاریک مثلا می‌ترسه از تاریکی دختر منم یه مدت اینطور بود می‌خواستیم بخوابیم میترسید می‌رفتیم زیر پتو همش میگفت اونجا چی هست می‌رفتیم نشونش می‌دادیم که هیچی نیست

1401/05/10

|

12:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دخترفروردینی۹۷

عضویت: 1401/04/16

تعداد پست: 2683

اتفاقا با لامپ روشن بلند شد بالش پرت کرد سمتش ولی باز می‌گفت هستش شب اول خودمم از ترس لامپ روشن گذاش ...

نمیگه چه شکلیه که ازش می ترسه بچه ها بعضی موقع ها اینجوری میشن به یه جا زل می زنن و چیزی رو می بینن که ما نمی بینیم 

1401/05/10

|

12:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_نازنین_زینبم

عضویت: 1397/04/08

تعداد پست: 1348

اتفاقا با لامپ روشن بلند شد بالش پرت کرد سمتش ولی باز می‌گفت هستش شب اول خودمم از ترس لامپ روشن گذاش ...

جدی؟خب ازش بپرس چیه؟آدمه؟میمونه؟گربست؟موشه؟پرندست؟

وای یبار دختر من نزدیک دوسالش بود نشسته بودیم آشپزخونه بعد با لبخند انگار یچیزی داره می‌ره بالا سرشو آروم آروم برد بالا بعد اشاره داد بهش گفت آقا

1401/05/10

|

12:06

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نیلووووو۱۳۸۰

مدیر استارتر

عضویت: 1399/01/16

تعداد پست: 1200

جدی؟خب ازش بپرس چیه؟آدمه؟میمونه؟گربست؟موشه؟پرندست؟ وای یبار دختر من نزدیک دوسالش بود نشسته بودیم آش ...

نه نمیگه هر چی بش میگم چیه فقط میگه اونه با دست اشاره می‌کنه بهش بعد یه ترس نهفته درونش هست معلومه می‌ترسه ولی میگم ترس نداره بخاب میره خونشون سفت کردن منو میگیره تا هایش ببره صبح ام که بلند شد اول زل زد به اون قسمت انگار باز بودش دیگه اوردمش تو سالن 

1401/05/10

|

16:42

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب