2777
2789
عنوان

با شوهرم دعوام شده بچه شیرخوارمو جا گذاشتم اومدم قهر

| مشاهده متن کامل بحث + 3373 بازدید | 111 پست
عزیزم از طریق گرده افشانی بچه نیاوردم شوهرمم موظفه وقتی میتونه حجم کارشو کم کنه یا حداقل زبانش دراز ...

منم دوقلو دارم میدونم چی میگی منم گاهی کلافه میشم اما گاهی باخودم میگم باید مسوولیت کارمو بپذیرم ،انتخاب خودم بوده بچه اوردن..شماهم بهتره بشینی باهمسرت صحبت کنی اما با آرامش نه با دعوا

مجبور نیستیم برای هرچیزی به هرکسی توضیح بدیم🤗

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مجور شدم عزیزم به شب بچه اذیتشون کنه مادرشوهرم سرشو از زندگی من بیاره بیرون کافیه.حداقل شوهرمو پر نک ...

وای نه تو رو قرآن. کارای بقیه رو با روان بچت انتقام نگیر. بد ضریه ای میخوره. من خودم بچم کوچیکه خداشاهده شب میرم آشپزخونه پامیشه میبینه نیستم باگریه دنبالم میاد جگرم آتیش گرفت چی میکشه 

برو لطفا بچتو وردار بیار پیش خودت. نذار بیشتر از این بترسه جدی میگم نمیدونی چه آسیبی بهش میرسه

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ینی چی پس پدر این وسط چیکاره س؟بچه نیاز ب پدر نداره؟همه کاراش گردن مادرش باید باشه؟خانوم چی؟خانومم غ ...

دوست عزیز جمله اخرتون درست نیست.یعنی چی شماها باعث شدین مردا اینطور بار بیان؟خب شوهرش از صبح تا شب سرکاره؟شبم باید بخوابه بچه رو چه زمانی نگه داره؟میشه شما بگید؟فقط میتونن صحبت کنن با مذاکره حلش کنن.

مجبور نیستیم برای هرچیزی به هرکسی توضیح بدیم🤗
وای نه تو رو قرآن. کارای بقیه رو با روان بچت انتقام نگیر. بد ضریه ای میخوره. من خودم بچم کوچیکه خداش ...

من بچه هام عین خیالشونم نمیشه منو نبینن😅

مجبور نیستیم برای هرچیزی به هرکسی توضیح بدیم🤗
من بچه هام عین خیالشونم نمیشه منو نبینن😅

فردا صبح میرم منتها قبلش حتما وقت روانشناس میگیرم واسه جدا کردن خونه هم باید اقدام کنم که حداقل بدونن منم کاری از دستم برمیاد و پخته نیستم ار بلایی میخوان سرم بیارن

عزیزم از طریق گرده افشانی بچه نیاوردم شوهرمم موظفه وقتی میتونه حجم کارشو کم کنه یا حداقل زبانش دراز ...

تو رو خدا فردا برگرد به خاطر بچت...بعدا اگه خواستی قهر کنی بچه رو هم ببر با خودت...پسر خودمم 1/5 سالست...دم صبح پامیشه میگرده دنبالم اگه کنارش نباشم😢😢😢چطور دلت میاد...بعد هم اینکه مشکلت اینقدر حاد نیست...الکی زندگیت رو خراب نکن به خاطرش...خیلی از مردا همینن...به خدا من یه حموم میخوام برم... به شوهرم میگم مواظب بچه باش تا بیام...هزاااارتا غر میزنه و فحش میده زیر لب...فکر کن...دیگه تا تهش....اصلا از این به بعد بچه رو دست مادرشوهرت نسپار که دعوا به پا کنه...روپای خودت بمون...بعضی ها تو شهر یا حتی کشور غریب زندگی میکنن دختر خوب

خدایا چنان کن سرانجام کار تو... خوشنود باشی و ما رستگار🙂
من بچه هام عین خیالشونم نمیشه منو نبینن😅

😂😂😂😂😂

خدا حفظشون کنه

کوچیکن؟

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
دوست عزیز جمله اخرتون درست نیست.یعنی چی شماها باعث شدین مردا اینطور بار بیان؟خب شوهرش از صبح تا شب س ...

لااقل تا وقتی ک میخوابه حدااقل یکی دو ساعتی هم از بچه ها نگهداری کنه کمک حال خانوم باشه.زنش که برده اون نیس.بعد این خانوم گف میتونه ۳ بیاد ولی ساعت نه میتد

این ۶ ساعت یا اضافه کاری وایمیسته یاهم معلوم نیس چیکار میکنه

ب هرحال نگهداری از بچه فقط ب عهده زن یا فقط بهه عهده مرد نیس

بچه هم نیاز ب پدر داره هم نیاز ب مادر

منم گفتم که باید این موضوع رو از ریشه حل کنن

فردا صبح میرم منتها قبلش حتما وقت روانشناس میگیرم واسه جدا کردن خونه هم باید اقدام کنم که حداقل بدون ...

هرکاری میخوای بکنی با آرامش کن با دعوا و داد و بیداد نه چون وقتی داد بزنی صدات شنیده میشه اما آروم صحبت کنی حرفت شنیده میشه.‌‌‌

موفق باشید

مجبور نیستیم برای هرچیزی به هرکسی توضیح بدیم🤗
لااقل تا وقتی ک میخوابه حدااقل یکی دو ساعتی هم از بچه ها نگهداری کنه کمک حال خانوم باشه.زنش که برده ...

میتونه اما خانوادگی فقط به فکر ورزش و سلامت جسمی خودشونن منم که نوکر خودشو مادرشم.فکر کنین مادرش انقدر پرروئه تمام تلاشش میکنه شامو نهارم من براش بپزم

دو تا بچه پشت هم میخواستی چیکار تو با این وضعیت 

پشت هم نیستن یکی شش سالشه

به خدا گفتم  :                                                                چرا آرزو کنم وقتی سرنوشت مرا نوشته ای؟؟؟؟                   خدا پاسخ داد :                                                       شاید نوشته باشم هرچه آرزو کند ❣️🙇🏻‍♀️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792