پسرمو تو خیابونمون بچه های دیگه اذیت میکنن امروز که داشتیم از کلاس برمیگشتیم پسرم زودتر میدوید بسمت خونه ی پسر بزرگتر از پسرم دیدم پس گردنی پسرمو زد منم عصبانی شدم رفتم ی سیلی زدمش گفتم چرا پسرمو هی اذیت میکنی طفلکی گفت خاله دوستمه پسرم برگشت گفت مامان دوستمه خیلی ناراحت شدم داغون شدم اشکم آمد دویدم خونمون 😭😭😭