مامانم نمیتونه کارهای سنگین خونه انجام بده یه مدتم همه گیربودیم هیچکس نتوتست بیاد کمکش.به شوهرم گفتم دوروز میرم اونجا موافقت کرد.حالا امروز بدون اینکه قبلش بامن هماهنگ کنن پدرشوهرم اومد دنبالمون منم خیلی گیربودم نرفتم ناراحت شدن
هرسری میخوام بیام خونه مامانم ناراحتن
شما بودین میرفتین؟ کارمن اشتباه بود؟
به پدرشوهرت چه مربوطه اه
بیشتر توصیح بده میخواستی بری کمک مامانت از قصد اومد دنبالت که نری؟؟؟
من دیروز وامروز قراربوده خونه مامانم بمونم و کمکش بدم یه خونه تکونی براش کنم پدرشوهرم امروز بدون اینکه به من بگه دارم میام اومده دنبالم خب منم شوکه شدم گفتم کاردارم عصرمیام دیشب باشوهرم حرف زدم که نیا دنبالمون تاشب ولی حالا طلبکارم هست که چرا باهاش نیومدی
مامانت مهمه کار خوبی کردی با زبون خوش بهش بگو مانانم گناه داره میخواستم بهش کمک کنم من مامانم فوت شده آرزومه زنده بود کمکش میکردم
خدارحمت کنه مامانت
خواهرکیه که بفهمه هرچی میگم باز حرف خودش میزنه. من بابام فوت شده همگی هم ازدواج کردیم مامانم تنهاست داداشم خونش تقریبا نزدیکه ولی اصلا توقع نداریم زن داداشم(خواهرشوهرمم میشه) کاری برامامانم انجام بده اونم مثل یه مهمون میاد میریزه میپاشه میره.مامانمم توان این کارهانداره خیلی دلم میگیره از رفتارشون
