مرسی عزیزم از اینکه وقت گذاشتی و انتقادی کردی
اگه آشغاله ظرف دو روز حداکثرش بمونه لای خونه بازم بگم که اصلا کار درستی نیس ولی اگ فقط تا دو روز باشه برای من نه برای کس دیگه ای هم اشکال نداره
ولی اگه وضعیت رو کمی برات توضیح بدم شاید تا حدودی حق بدی
اتاق من و آبجی کوچیکه مشترکه
ایشون میشینه بین صد ها کثیفی و عین خیالش نیست
اگه کنارش بمب بترکه وسایل اتاق متلاشی بشه به خودش زحمت نمیده پاشه اونا رو جمع کنه
یه اشغال بود کنار کمد فک کن از شاید قبل عید
دیده نمیشد من ده بار چشمم افتاد بهش خواستم بندازم دور گفتم باز نه شاید لازم باشه واسه کسیه
بعد هر وقت تمیز میکردم اتاقو میگفتم بزار ببینم اصلا به جز من تو این اتاق کسی دیگ ای وظیفه جمع کردنو داره یا نه
باورت میشه تا دیروز پریروز که خودم شخصا انداختمش دور هیچکی بهش دست نزده بود!
اگه شما هم تو همچین خونه ای زندگی کنی که هیچ کس به جز تو دست به اتاق نمیزنه اعصابت کمی ضعیف میشه طوری که میخوای همه چی رو بندازی آشغالی تا یکم تمیز شه
تو خونه ما به جز من و مامانم خونه رو تمیز نمیکنه
بابام و این کوچیکه که همکاری ندارن
تا وقتی بهشون نگفتیم انگار حالیشون نمیشه
صبح هم مامانم سرکار بود
بهش سپرده بود برنج دم کنه خونه رو تمیز کنه
من با مامانم سرسنگینم کمی به خاطر طرفداری های الکی از کوچیکه
نمیزارم شخصا ب خودم بگ چیکار کنم چیکار نکنم
حرف نمیزنم باهاشون امروز رفتم یه سر تا بیرون کوچیکه بیدار بود سپردم به بچه ها صبحونه بده چایی دم کنه برای خودشون
خونه رو جمع کنه
باورت نمیشه بگم من رفتم یه ساعت بعد برگشتم آب کتری خشک شده بود سفره ای که خود من برای بچه ها چینده بودم برای صبحونه هنوز پهن بود
اسباب بازی بچه ها لای خونه متکاها و تشک های مهمون این طرف
خودش بین اون همه روی یه تشک خوابیده بود
شما باشی حرصت نمیگیره
بگی لااقل وسایلاشو بندازم دور ادب شه که کمی جمع و جور کنه اما دریغ از یه ذره فهم و یادگیری وه این به کار بندازه
ولی خیلی ادعاش میشه همیشه فک میکنه من دست به سیا سفید نمیزنم درحالی که بیای زندگی ما رو نگا کنی متوجه میشی
اصلا زورش میاد شونه اش و تمیز کنه مامانم میاد شونه پر از موهاشو تمیز میکنه براش با اینکه ۱۵ سالشه دختره