2777
2789
عنوان

برم خونه خواهر شوهرم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 390 بازدید | 32 پست

بنظرم نرو

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا الکی سر ارث و میراث قهر و دلخوری راه انداختی؟؟؟؟ اصلا این قضیه ارث نه به داماد ربط داره نه به عر ...

به عروس ربط داره به داماد ربط داره

حق نباید خورده بشه

چطور یه دختر تمام ارزوها و زندگیشو با پسرشون شریک میشه

از ریال به ریال سهم ارث همون پسر هم حق داره

خانواده پسر وقتی ارث تقسیم میکنن عروس میشه خار چشم

اون پول حق پسره حلال حلال 

و باید صرف زن و بچه اش بشه

چرا همه میگید دخالت نکن


شاید پسری هواسش ب دور اطرافش نباشه..یا ساده دل باشه و نفهمه دارن ظلم میکنن


هستن پسرایی ک از حقشون میگذرن سر ساده ودلی و ی عمر ب زحمت پول درمیارن و طرف مقابل اسوده و راحت ب چیزایی ک تو زندگی میخاد رسیده و زن بچش تو رفاه کاما

گریزانم از این خانه،ولی :چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……
چرا همه میگید دخالت نکن شاید پسری هواسش ب دور اطرافش نباشه..یا ساده دل باشه و نفهمه دارن ظلم میک ...

آخه اینجا همه فرشته های بال دار رو زمینن

پ.لم نمیخوان ارثم نمیخوان کلا هیچی نمیخوان

محترم متمدن بی توقع

ارث حق پسره و حق زنش تا چشم مادر شوهر و خواهرشوهر حسود کورررررررررررررررررررررررررررررررررر بشه ایشالا

به عروس ربط داره به داماد ربط داره حق نباید خورده بشه چطور یه دختر تمام ارزوها و زندگیشو با پسرشون ...

یعنی اگه شوهر خودت بیفته تو خونوادت و دنبال ارث و میراثت باشه خوش و خرم میگی عیبی نداره دنبال حقمه؟؟؟

یا عروستون بیفته دنبال ارث داداشت بازم میگی عیبی نداره حقشو میخواد؟؟؟؟

  
آخه اینجا همه فرشته های بال دار رو زمینن پ.لم نمیخوان ارثم نمیخوان کلا هیچی نمیخوان محترم متمدن بی ...

اره به شرطی که پسر به زنش نگه خواهرام هستن دلم میخواد بهشون ببخشم حرفت کاملا درسته عروس فقط واسه بی پولی و بدبختی پسراشون سهیم هست ولی این مواقع کاری نباید داشته باشه خاک تو سرهمشون

گناه من سادگی بود .

الان ما ی زمین داریم ک برادرا ب خرج خودشون باغش کردن..بعد مادرشوهرم میگه نصفش ماله منه..چون زمین اونا بوده


بعد اون نصف رو میخاد بده ب دختراش


خوب مگه دخترم سهم میخاد بیاد تو ساخت باغ شرکت کنه سهمشم ببره..میدکنید هزینه درختکاری و دیوار کشی چقد میشه...همونجور ک پسرا مفتی و مجانی صاحب باغ نمیشن..دخارم نباید بشه

اونام شوهراشون دست ب جیب بشن تا ارزش زمینشون چند برابر بشه..نه اینکه بشینن فقط تماشا کنن..اخرم سهم زیادی نصیبشون بشه

گریزانم از این خانه،ولی :چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……
مشارکت اشتباهه نباید خرج میکردن 

خوب مادرش قصد فروش داشت

پسرا هم گفان حیف از دست بره دیگه کی میتونه زمین با این متراژ بخره..اونم گفت نصفش رو بهتون میدم شمام باغ کنید


اجباری قبول کردن وگرنه کل زمین ب فنا میرفت


بیفکرن بی فکر فقط ب فکر فروشن..اصلا نمیگن تو این گرونی دیگه از کجا پول رو پول بذارن تا بتونن ی تکه زمین بخرن بچه هاش


از اوناشن ک میگن مال بذاریم واسه چی..بفروشیم پولش خرج خودمون کنیم


ادم باید خرج خودش کنه ولی وقتی ک نیاز داشته باشه و پسراش آواره نباشن..شوهرم بیکاره بعد اونا زمین کشاورزی رو فروختن مفت و مجانی رفت

پولشم تو بانک گذاشتن ک روز ب روز ارزشش پایین میاد و سود پولاش معلوم نیست کجا میره..ب منم ربطی نداره سودش البته

گریزانم از این خانه،ولی :چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز