آبجیا میگم من سال دوازدهمم و متاهلم هستم ینی غیر خضوری میخونم درسمو الان که امتخاناته فقط واسه امتحان میرم مدرسه .بعد من از وقتی ازدواج کردم شوهرم گف باید دور دوستاتو خط بکشی .منم گفتم باشه ولی خودش همیشه با دوستاش بیرونه .چند روز پیش که واقعا هیچی نتونستم بخونم درس و اینا و بلد نبودم میدونستم رد میشم .نصف شب به دوستم پیام دادم گفتم نکاتی که معلماتون گفتن برام توضیح بده .اونم بیچاره تا صب برام سوالارو توضیح داد .منه خر عذاب وجدان گرفتم واسه اینکه شوهرم گفته پیام نده بعشون و من حرفشو گوش ندادم .رفتم بهش خودم توضیح دادم که اره اینجوری شد مجبور شدم از دوستم کمک بخوام ایشون یکم فحش ذاد و اینا منم دیگه فک نکردم در این حد جدیه رفتم امتحان دادم و اومدم الان چهار پنج روزه آقا نه باهام حرف میزنه نه چیزی .من پیام دادنی هم جواب نمیده .الان پیام دادم بخاطر درسام نت ندارم همین الان لازمه باید بخونم شوهرم گف فقط وقتی نت نداری یادم افتادی .در حالی که من چهار روزه هی میرم طرفش و معذرت خواهی میکنم .ولی ایشون پسم میزنه .منم مجبور شدم به داداشم گفتم داداش برام نت بزن .داداشم زد یکم بعدش شوهرم پیام داد نت خریدی منم گفتم اره یه لایو جمع بندی بود که حتما باید میدیدمش .اونم باز شرو کرد فحش دادن به مامان و بابام و خودم😢😢بعدشم هی تهدید کرد که بیای خونه زندگیو برات زهر میکنم این روی منو ندیدی و زندگی برات نمیزارم و فلان .😭😭چیکار کنم خسته شدم سر هر چیز کوچیکی فش میده به مامان بابام میدونه روشون خیلی حساسم و ناراحت میشم چون اولش گفتم موقع دعوا با خودم هر چی میگی بگو به خانوادم بی احترامی نباید بکنی .😭😭خسته شدم .میترسم برم خونمون
