هرچی میرم سمتش خراب میشه.. اول سالن پرورش پرنده داشتم دیدم اوکی شدم و میتونم سرمایه گزاری کردم بازار باسر خورد زمین..
باز رفتم دوره کیک دیدم همچین مشتری اومد سمتم و یاد گرفتم در حد خوب باز خورو به گرونی ارد و تخم مرغ و روغن و خامه و کوفت و درد باز اینم با سر خورد زمین.. دانشگاهمم ک کاج درار مریض سر میکنم
چقددددددددمثل من هست حالت من دیدم دارم اذیت میشم به همسرم صحبت کردم گفتم میخوام ادامه بدم دقیقا منم بهش گفتم این راکدبودنه داره حس پوچی بهم منتقل میکنه براهمین تصمیم گرفتم آزاد شهرمون بخونم بهش گفتم من همراه میخوام اگه میتونی شروع کنم.حتما دانشگات رو تموم کن بعدبقیه کارا رو....ترم چندی؟من موقع عقدم ترم آخربودم تموم شد الان تصمیم دارم رشته ی دیگه ای بخونم.واینکه برا بچه داشتن چرا رو درامد خودت حساب میکنی؟
همسرم ازین راکد بودنم مسخرم میکنه همراهم نیست
من دولتی شهری میخونم ک یک ساعت فاصله هست تا شهرمون... ترم 8 هستم اما یک ترم حذف ترم کردم و یک ترمم جون اومدم شهر خودمون چارتم همخونی نداشت 9 واحد بهم دادن حالا 10 ترمه باید تموم کنم و این داره خیلی ازارم میدا
میدونی دوجا هزینه کردم دیگه توان هزینه توی سومی رو ندارم و فک میکنم اگه درس بخونم چون شوهرم نخونده دیگه خیلی به چشمم احمق و بی خاصیت میاد و باید زندگی رو تموم کنم چون هرچی بهش میگم برگ دانشواه نمیفهمه
