ببین 2 تا حرفه بلدم اما بازاری ک روی اوج بود با گرونی با سر خورد زمین.. همچین ک سرمایه گزاری کردم شرایط بهم ریخت.. هم سالن پرورش پرنده دارم هم دارم کیک خونگی درست میکنم و کلاسش رفتم اما وقتی کیک 200 تومنی یهو شد 400 من حتی 300 هم میدم با کمترین دستمزد بازم مشتری نمیخواد..
درسمم ک دارم پیش میرم.. نمیدونم ارشد بخونم یا نخونم
اینطوری که برداشت کردم شما چون هم زمان دوتاشغل ودرس وزندگی مشترک رو همزمان داری پیش میبری واین تورم هم رو بازات تاثیرگذاشته یکم نیاز به استراحت داری...برنامت رو یه کاغذ بنویس...نمیدونم شرایط مالی وزندگی مشترکت چطوره واینکه تصمیمت برای بچه دارشدن یانشدن موقت هست یا دائم؟رشته ی دانشگاهیت چیه؟من خودم باتوجه به شرایطم میگم کاش اصلا همین پارسال بچه ی دومم رو میاوردم....الانم تصمیم دارم برم یه رشته ی دیگه روشروع کنم وادامه بدم هم بچه ی دومم رو بیارم من خودم میتونستم سیسمونی خیلی توپ بخرم ولی فقط لباس درحد نیاز (هرسری که تغییرسایزمیدادمیرفتم براش بازارمیخریدم) تشک وپتو گرفتم ولوازم بهداشتیش.همش شده بود۲تومن شایدهم کمتر.بجاش اون پول رو برابچم جمع کردم وتبدیل به سهام وطلاکردم نه سیسمونی که بخواد بلااستفاده بمونه.
کاش میشد برگردم
تمرکزت بزار روی یه کار .درستو بخون یه حرفه هم که میدونی بازار کارش خوبه یاد بگیر
میدونی من الان هیچکار نمیکنم حس میکنم بفیه خیلی کارا میکنن اما من فقط تو حالت جنازه ای هستم...
حس میکنم این راکد بودنی ک الان شدم دیگه زیادی داره تخریبم میکنه اما نمیدونم چطوری از تنبلی در بیام
برنامه و ها و هدف هام نوشتم ولی هیچی ب هیچی..
نمیتونم روی شوهرم حساب باز کنم چون مودی هست یه بار عالی یه بار بدترین.. بچه دار شدن تا وفتی به درامد ثابت حداقل 5 ملیون در ماه نرسم بهش فکر نمیکنم و همچنین دانشگاهم شهر دیگه هست..
میدونم باید چیکار کنم ها نمیخوام کاری کنم مرض تنبلی گرفتم انگار.. حس میکنم خانوادم چون هیچ وقت بهم نگفتن زن باید کار کنه من الان با فهم خودم فهمیدمش اما نمیتونم اجرا کنم.. ترک عادت موجب مرضه... از خودم بدم اومده
