دیروز تو مغازه مبل فروشی که ما و فروشنده تنها بودیم یهو یه دختره اومد تو و با اشوه و نازی که مشخص بود چی میخواد قیمت مبلها رو پرسید بعد یه سری سوالات الکی از فروشنده که .... چرا ما زنها اینطوری شدیم؟؟ چطور حاضر میشیم بازندگی همجنس خودمون بازی کنیم؟؟؟ اون مرد حتما زن و بچه داره زندگی داره!!! ما واقعا داریم به کجا میریم؟؟؟ اینه ارزش واقعی یک زن؟؟
منکه همیشه میگم لعنت به اینجور زنا.خدا ازشون نگذره
دیگه انسانیتی نمونده دیگه وجدانی نمونده... اگر یک لحظه مکث میکرد و به این فکر میکرد که قراره چه بلایی به سر زندگی اون مرد میاره حاضر نمی شد بیاد ولی حیف که تفکری هم باقی نمونده
مردای این مدلی و هوسباز هم زرنگ تر ازین حرفان .چند روز و چند ماهی خوش می گذرونن و بعدش خداحافظ ... نفر بعدی 
هر دو درحد همن
هر دو درحد همن
تقریبا هر دو به اندازه هم ولی اگه یه زن خودشو محکم بگیره یه مرد جرات نمیکنه فکری در موردش بکنه
چی بگم هر دو به یک اندازه مقصرند
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
