داشتم تو یه جایی که طبقه آخر یه ساختمون بود،دخترمو میخوابوندم،یهو سروصدا اومد،دیدم ممان و خواهرم یه بچه تازه متولد شده تو دستشونه که لباس تنش نیست فقط یه پارچه پیچیدن دورش،گفتن پسرتو از بیمارستان آوردیم،بعد یادم افتاد انگاری من زایمان کردم،پدرشوهرمم اونجا بود که یهو دو.دو.ل پسر بچه رو بوسید،هممون خشکمون زده بود که چرا این کارو کرد،پسربچه رو از مادرم گرفتم و بغلش کردم که لباس تنش کنم،دیگه از خواب پریدم.به نظرتون تعبیرش چیه؟؟