دیروز دوستم بهم زنگ زد و شماره یکی از همکلاسیهاش که مشاوره، رو بهم داد.
گفت دربارهت باهاش حرف زدم، خیلی تعجب کرد و گفت شمارهش رو بهت بدم.
گفت زنگ بزن و باهاش صحبت کن...
حالا نمیدونم زنگ بزنم چی بگم!
آخه من هیچ سؤال خاصی ندارم، فقط نگرانم و ترسیده.
شب که میشه، از ترس درسهای مونده و فکر کنکور به مرز جنون میرسم.
من که نمیتونم ازش بپرسم به نظرت میشه توی این مدت کاری کرد یا نه!
چون این سؤال واقعا مسخره و احمقانه به نظر میرسه...
بگم با زیست چیکار کنم؟
من حتی نمیدونم توی این شرایط دونستن چه چیزهایی میتونه بهم کنه.
دلم گرفته :(