من خودم خونه یکی از فامیلا دعوت بودیم که پسر داشتن ۱۶ سالم بود
و حدودا ۴۰ نفر بودیم ؛منم که جوگیررررر
گفتم برین کنار همه ظرفا با خودم
حالا جلو سینک واستاده بودم نمیذاشتم کسی نزدیک شه
۲ ساعت طول کشید
آخرش شکل خمیر مایه شدم منم نگرفتن 😂😂😂
کار خاصی یادم نمیاد
غذای خودمو برداشتم برا یکی خودم تا صبح گشنگی کشیدم البته سر محبت بود
من فقط بلدم همع رو از خودم متنفر کنم
پی اچ دیشو دارم
آخرش خیلی تلخ تموم شد عمم بمیره برات😂
من فاز غرور ورمیداشتم😏😂😂😂
بابا من و جو گرفت یه دفعه،رفتم بالای منبر هررررچ ی از خانوادم میدونستم و گفتم،بعدش هم البته یه کتک از مارم خوردم و خودمم کلییییی پشیمون شدما
😂😂😂
من چیزی یادم نمیاد در حال حاضر
غش کردم :))))
الکی با گوشی حرف میزدم ادای اینم در می‌آوردم که بحث مهمیه
درسته نوجوون بودم ولی خیلی بدبخت بودم آخه آدم اینقدر عقده ای😂🤦♀️
شوهر دارم
ولی اعتراف میکنم حس میکنم رشتم برا همین خط چشامو اصولا تا سره کوچه میکشم
جررر😂😂
اسم دختر عمم یکی از دوستام که خیلی باهاش صمیم نبودم یکی بود
من بهش پیام دادم
بعد دو دقه بعد نوشتم وایییی شمایی؟ببخشید فکر کردم دختر عممه
اینطوری سر صحبت باز شد😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
