امشب خیلی ناراحتم تو مرحله ی جدایی بودم که متوجه بارداریم شد و از اون روز از غصه دارم میمیرم خداقهرش نگیره مهر این بچه به دلم نیس .همیشه به این فکر بودم که بعد جداییم اینده خودمو بچمو چطور بسازم ولی این تو راهی همه برنامهامو بهم ریخت... نمیدونم چطور از پس زندگی ۲ تا بچه بربیام. خودم باید چیکار کنم.مامانم که از وقتی متوجه بارداریم شده بدتر از منه همش میگه تو انقدر جوونی دیگ مجبوری ایندتو بزاری پای بچهات حس میکنم افسردگی بارداری گرفتم انگار دیگ هیچی خوشحالم نمیکنه این روزا...
شماکه میخواستی جدا شی ، چرا جلوگیری سفت و سخت نداشتی
چرا سقط نمیکنی
علت طلاقت؟
اومدن یک بچه به این دنیا فقققطططط با ادن خدا انجام میشه
رزقشم خدا میده
پس این فکرارو نکن
حکمتی درشه
اگه اوضاع زندگیت اینقدر وخیمه که باید جدا شی برو سقط کن.وگرنه دیگه تا اخر عمر قید جدایی رو بزن.بچت در به در نشه
من بودم سقطش میکردم..
طلاق نگیر
چقدر سخته واقعا...
یه بچه ی ۷ماهه
یه بچه ی ۳ماهه توشکم
درشرف جدایی...
انشالله زندگیت درست بشه قلبم گرفت.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
