تازه داره یه چیزایی یادم میاد اولی این بود که یادم یکی از مهد کودکام دستشویی فرنگی داشت مجبوری رفتم فرنگی بعد دیدم یه خانومه وسط کاره من با ارامش اومد دستشویی رو تمیز کنه کل اون مدت باهاش چشم تو چشم بودم دومی هم این بود که یه پسره بود بعد یه روز منو کشوند کنار گفت من عاشق دوست صمیمیتم😑
فقط دومی😂
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣چنسالته
وایییی فقط دومی😅😐
اون موقع که کراش زدن مد نبود اون پسر .....😵💫🤣🤣
🤣🤣🤣🤣🤣🤣
🤣🤣
من خیلی دوست داشتم برم مهد کودک
ولی یه دختری بود تو مینی بوس سرویس اذیت مون میکرد
منم دیگه نرفتم 😔
همون دختر چهارم ابتدایی هم کلاسیم شد
منم یه هم کلاسی داشتم دوران مهد اسمش دانیال بود
یادمه دوسش داشتم اما قیافش اصلا یادم نمیاد
حتی خونشونو هم یادم میاد ولی الان چند ساله متروکس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
