2777
2789
عنوان

رها (داستان زندگی) 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁

| مشاهده متن کامل بحث + 41962 بازدید | 331 پست
با گریه گفتم حسام نمی تونم مردی رو که تو روزای سخت زندگیم بهم اعتماد نکرد رو کنارم داشته باشم چی عوض ...

مگه با خودش عهد نکرد که همه رو بیخشه پس باید همسرشو اولین نفر میبخشید چون اونمبه اندازه رها تو این ماجرا بی گناهه

نویسنده محترم تو این ریزه کاریا یه کوچولو دقت کن 

در کل قلمت روانه و دلنشینه ممنون بابت داستانت

چن روز بعد رفتم دادخواست طلاق دادم اون زندگی از نظر من مختومه بود خانواده ی حسام اومدن برا معذرت خوا ...

طلاق بگیرن از یه ملت خواب خوش و میگیری

توروخدا رحم کن طلاق نگیرن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد رفتن مهمونا مامانم اومد تو اتاقمو و گفت رها مام مثل تو عذاب کشیدیم تو نبودی و ندیدی که نمی تونستیم سر بلند کنیم تو فامیل و دوست و آشنا 

دختر رنج کشیده ی من نمی دونم یه روزی زخما و دردایی که تحمل کردی خوب می شه یا نه ولی مطمئنم هیچ کس نمی تونه مثل حسام دوست داشده باشه و زندگی رو بهت برگردونه از اون گذشته اون پدر بچته 

حرفای مامانم مثل آب رو آتیش بود و من برگشتم خونه 

الآن هنوز مثل قبل با حسام خوب نیستم همیشه سعی می کنه خوش حالم کنه و منم ظاهرا خوبم باهاش 

ولی کسی که دارم باهاش زندگی می کنم شوهرم نیست. پدر پریاست نمی دونم شایدم یه روزی پایان این قصه طور دیگه ای بشه 



پایان 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792