همه دوسش دارن و بهش احترام میزارن
ولی میاد خونه یه ذره محبت و مسئولیت نداره به من و پسرم
کنارم میشینه نمیتونیم باهم حرف بزنیم اصلا تو چشمام نگاه نمیکنه
میرم سمتش دور میشه ازم
چند ساله تلاش کردم محبت ولی الان دو هفته هست بعد یه بحث نمیتونم برم سمتش دیگه ازش دوری میکنم سرد شدم
حرفایی بهم زد که ازش توقع نداشتم
اینم بگم از هیچی کم نذاشتم براش
هر روز صبح ۵ بیدار میشم صبحونه غذا ببند بره سر کار همه کار های خونه بچه زندگی همه چی درست بعد که اون حرف هارو زد که هیچکدوم حقیقت نداشت واقعا ایندفعه دیگه نمیتونم ببخشمش
عذرخواهی هم نمیکنه انگار نه انگار که چیزی شده