منم اسفند کلی کار کردم برای مادر شوهرم بعد هی تیکه مینداختن بعد مادر شوهرم گفت با این تمیز کردنش اینه رو بعد تمیز کردی خواهر شوهران خندیدن بلند شدم اینه رو شکندوم گلدون رو میز بود گلدونم شکوندم اومدم
[QUOTE=231667232]طبقه بالای خونه مادر شوهرم زندگی میکنیم شوهرم بیشتر وقتا عسلویه س ولی باشه هم برلش اصلا مهم نیست ...[/QUOTE
خوب عزیزم کم کم محبتت رو کمتر کن
خدا رو شکر خونت مستقل ببین چه قدر کاربرای اینجا با مادرشوهر تو ی خونن
ولی خوب شما واحدت مستقل فقط یکم هوش و درایت میخواد که بتونی مدیریت کنی
واقعا نمیدونی چیکار کردی؟از روز اول خودت اجازه صادر کردی که بهت مثل یک خدمتکار نگاه بشه نه عروس
این رفتارا حاصل چندسال اشتباهات شماست
اگر از روز اول کوتاه نمیومدی
باج نمیدادی
زیاده روی نمیکردی
هم شوهرت هم خانوادش میفهمیدن ظلم پذیر نیستی اما الان با خیال راحت باهات اینجوری رفتار میکنن
باید خودت به خودت کمک کنی عزیزم
نه شوهر
نه خانوادش نه هیچکس دیگه دلسوز تو نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
