۳ سال باهم در ارتباط بودیم چ حرفای عاشقانع امشب خیلی وقت بود فکرش نبودم چون ی اتفاق بدی افتاده بود فکزم درگیربود تو هایپر بودیم بایجهام گفتم چ این مرده تیپ خزی زده از این تیپای تابستونی شلوارک لباس ست بودن سرشو برگردوند من جاخوردم بازم شک بودم اما اونم خیره نگا منوبچهام میکرد نمیدونست ازدواج کردم حساب کرد سریع رفت