ما از سه هفته مونده به عید خونه تکونی میکنیم الانم باز داشتیم میکردیم قبلشم من گفتم بزار عصری بکنیم مامانم گفت نه سره اینکه جارو رو گرفته بودم داشتم آهنگ میزاشتم باهام دعوا کرد گفت تو شلی ۲۰ دقیقست اینو گرفت هیچ کاری نکردی با داد میگفت بده به من نمیخواد تو کار بکنی بعد ادای من و درمیآورد بخدا همه اینا بهونشه همیشه یک روز مونده به عید سره همین چرت و پرت ها با من دعوا میکنه الان حق با من یا ایشون