دوستان من با پسری شیش ساله دوستم ، یکسال سرباز شده توی شهر خودمون بود ولی فرار کرد ، من باهاش کات کردم گفتم مرد زندگی نیست بعد پشیمون شدم گفتم بریم مشاوره ، رفتیم روانشناس گفت افسردگی داره و خوب میشه سربازیشم میره
خلاصه قرار بود قبل از عید بره ولی رفت مسافرت الان مسافرته ،
امشب اصلا زنگ نزد من زنگ زدم کلی پسر میخندیدن و ترکی حرف میزدن (مست بودن) بهم گفت من نصف شب میرم خونه گفتم باشه پس منم میخوام بادوستام برم بیرون نصف شب برم خونه گفت نه!!!!! گفتم پس توام نمیری گفت اعصاب ندارم خدافظ
بهش گفتم این خداحافظی آخره هاااا گفت باشه کاری نداری خدافظ