سلام بچه ها تو تاپیک های قبلیم نوشتم برادر شوهرم فوت کرده و جاریم داره یک جورایی داره وارد زندگیم میشه ...جریان این که ما کلا تو خانواده شوهرم باهم خیلی راحت نیستیم کلا در حد یک مهمانی رفتار میکنیم فقط شوهرم مدام میره و میاد مادر شوهرم و جاریم اینا شهرستان اند برا همین من نمیرم بچه ها هم خیلی شیطون اند نمیشه زیاد رفت ..دیشب با شوهرم حرف میزدم خونه خواهرش تهران بودبعد گفت.میخواهم برم شام بخورم و قطع کرد پشت سرش من زنگ زدم جاریم باش حرف میزدم یک دفعه به دخترش گفت برو عمو زنگ زده رو اون گوشی من چیزی نگفتم راستش صدا گوشی نیومد اصلا ..بعد به شوهرم زنگ زدم نامحسوس ازش پرسیدم گفتم زنگ نزدی زنداداشت گفت نه صبح برا پسرش زدم ولی شب نزدم به نظرتون جاریم دروغ میگه یا شوهرم کلا خیلی عشوه میادچشمش به شوهر من میفته چی میگین شما ...