2777
2789

حدود یه ماه پیش همش سرش تو گوشیش بود یه دفعه رفتم رو سرش دیدم داره با یه دختره چت میکنه گفتم کیه گفت یکی از زنای شرکته داره ازم درخواست مرخصی میکنه گفتم اگه راست میگی گوشیت و بده ببینم هر کا کردم نداد قلبشم تند تند میزد منم دیگه اصرار نکردم که خودم و کوچیک کنم اما خیلی بیشتر به خودش می‌رسید هردیقه حموم بود و ادکلن میزد و حسابی شیک وپیک می‌کرد میرفت سره کار منم بهش مشکوک شدم یه روز صبح از سره کار اومد رفتم تو گوشیش اینم بگم گوشیش و یا می‌برد سره کار یا قایم می‌کرد ولی رمزش و عوض نکرده بود بعدشم همش با ماشین میرفت خلاصه رفتم تو گوشیش همه چی رو چک کردم یه شماره بود تو واتساپ که نوشته بود فرهاد پروفایلشم دختر بود اونو دیدم سریع رفتم تو اینستا گرامش دیدیم همون پیج که یه ماه پیش باهاش چت میکرد استوری گذاشته هیچکس چشماش مثل تو قشنگ نیست شوهر منم تگ کرده قلبم داشت از جاش کنده میشد تند تند میزد منم سریع اینستاشو هک کردم ساعت 1 و اینا بیدارشد بعدش رفت تو پیجش به یه پیجی که همش تو لیست سرچ اینستا گرامش میدیدم و آنفالو و ریموش هم کرده بودم پیام داد سلام خوبی اونم جواب داد عه فک کردم سره کاری و فلان من داشتم سکته میکردم بعدشم که شروع کردن حرفای عاشقانه و اینا طاقت نیاوردم رفتم گوشیم و گرفتم سمتش گفتم این چیه ها جوابی داری سریع دختره رو بلاک کرد من چیزی بهش نگم بعدش من رفتم وسایلم و جمع کنم اومد افتاد به پام و ابراز پشیمونی و از این چرت و پرتا که همه مردا اینطورن تو حساسی و فلان داشتم از بغض خفه میشدم گفتم اینستا گرامت و حذف کن براش شرط گذاشتم باز بعد دو روز دیدم نصب کرده و تو سرچ اینستاش به پیج سرچ کرده و هم و فالو کردن تو بیو پیج زده بود پیج دومم که همون پیج فیک دختره بود باز داد و جنگ که این چیه قهر کردم رفتم خونه دوستم خودم یه پیج فیک ساختم و با عکس پروفایل دختره بهش پیام دادم اونم گفت سمیرا اینجا پیام نده و شماره خودش و داد گفت زنگم بزن و فلان قشنگ پا داد بعدم بهش گفتم بیا بیرون میخوام ببینمت گفت یادته اولا چقد بهت میگفتم بیا ببینمت الانم خانمم فهمیده دیگه ارزش نداره من یکی دیگه رو دوس دارم سمیرا بعدم بلاک کرد منم سریع شات گرفتم فرستادم براش گفت اونه دست از سره من برنمیداره ولی آخرش گفتم من بودم چون خودش بعدش فهمید گفت تو بودی و اینا خلاصه بخشیدمش چون مجبورم 

حالا دیروز ظهر میگه میرم اسنپ ساعت ده شب اومده میگه ده تا سفر رفتم نزدیک صد تومن و اینا کاسب شدم گهگداری اسنپ میره الان رفتم تو گوشیش کلا هفت تا سفر رفته و آخرین سفرشم ساعت 5 ونیم ظهر بوده الان به این فکر میکنم تا ده شب کجا بوده که من زنگش زدم گفت یه میافر دیگه ببرم میام درکمال پرویی دروغ میگه نمیدونم چیکار کنم خسته شدم دیگه اینم بگم سابقه خیانتش زیاده شهرستان بودم. زن آورده بود خونه همکار خودشم بود باهم رابطه جنسی هم داشتم اما من مجبورم باهاش بمونم تا دوره درمان پسرم تموم بشه چون ندارم خرجش کنم هزینه هاش برام سنگینه نپرسیدن پسرت چشه که نمیتونم بگم اما پسرم که خوب بشه جدا میشم ازش چون هیچ حسی بهش ندارم ازش متنفرم

شکسته روحم دست رو دلم نزار

خدا صبرت بده.وقتی نمیتونی جدا بشی  کنجکاوی نکن در موردش ک‌خرص نخوری

گاهی فکر می کنم آمدنت به زندگیم هیچ برایم نداشت جز اینکه بفهماند تا چه اندازه میتوانم تحقیرشوم،صبور باشم،غمم را تلنبار کنم و تظاهر کنم که عشق همین است..تظاهر مثل رویاندن گل مصنوعی ایست اما عشق روییده شدن خودجوش است،حتی اگر میان سنگ باشد💛

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب شما که میخوای جداشی دیگه پیگیرش نباش بیخیال خودتو عذاب نده

غرض رنجیدن ما بود از دنیا... حاصل شد.......خدایااز سقف اتاقم یاد تو میچکد باران بند بیاید از این خانه می روم🌻
بگو خوبه میدونه همه مردا اینجورن پ خوبه منم مثل تو بلانسبت شنا البته لاشی باشم روزی زیر پا یه نفر از ...

مثل چی رو من حساسه بهش میگم منم خوبه مثل تو باشم میگه تو زنی فرق میکنه

شکسته روحم دست رو دلم نزار
مثل چی رو من حساسه بهش میگم منم خوبه مثل تو باشم میگه تو زنی فرق میکنه



دقیقا خداساهده مردایی که اینجورین رو خانوماشون حساسن چون ذات کثیف خودشون میبینن فکر میکنن همه مردا همینن 

بگو خجالت از بچت بکش

خجالت نمیکشی من کارا زندگیتو کنم عشقو حالت و اسه دیگران گیرردادنات واسه من

بگو تا الان گفتم پدر بچمی حرمت نگه داشتم نزار کاری کنم تو خونه هم روت نشه نگاه ایینه کنی صورت لجنتو ببینی 

بگو آبروتو میبرم هرچند ابرو نداری چون اگه داشتی اینکارارو نمیکردی خلاصه خودت قلق شوهرت دستته تهدید کن و....چقد ناراحت شدم پیش من بودی مبومدم به جای تو با موها شوهرتو اویزون میکردم 

اون خانومه هرزه رو هم موهاشو دونه دونه میکندم متاسفانه رن خراب زیاد هست حتی مبدونن طرف متاهله ول کن نیستن 

دقیقا خداساهده مردایی که اینجورین رو خانوماشون حساسن چون ذات کثیف خودشون میبینن فکر میکنن همه مردا ه ...

خود زنه هم متاهله دوتا بچه داره اما باز ول کن نیست شوهر منم که بدش نمیاد کلا شوهر من ذاتش خرابه درست شدنی هم نیست فقط از خدا میخوام بعداز جداییمون یه آب خوش از گلوش پایین نره یکی گیرش بیاد مثل خودش چون لیاقت من و نداره 💔

شکسته روحم دست رو دلم نزار

من اگه بودم میبردمش اتاق درو قفل میکردم فنون کشتی کج روش اجرا میکردم بعدش قفلش میکردم که نتونه فرار کنه قاشق داغ میکردم میزاشتم اونجاش که دیگه از اینکارا نکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حلقه ازدواج

asall3413 | 35 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز