مثلا بمن میگفت ما مردیم و جایزیم چل چراغ داشته باشیم
البته بگم از حرص درکردنم لذت میبره
منم سعی میکنم کم نیارم ازش
بعد من میگفتم چ جالب مازناهم میتونیم چند تا شوهر داشته باشیم
میگفت ن زنا فقط ی شوهر میتونن داشته باشن
میگفتم این نظریه تویه
ما زناهم میتونیم کنار شوهرمون دوسپسرو چند تا مردم داشته باشیم
یعنی لجش در میشد منم غش غش میخندیدم و دنبالم میکرد میگفت بگو غلط کردم تو دلت کتک میخواد
منم فقط میخندیدم
بعدش متوجه میشد کارش جالب نبود یا حرفهاش
یا بعضی وقتا خودمو لوس میکنم میندازم تو بغلش میگم چشمهای تو فقط باید منو ببینن و فقط باید عاشق من شی
الهی کور شی اگر کسی جز منو نگاه کنی و قش قش میخندیدم