هنوز شوهرکم بیدار نشده
هوا بعد از یه بارون ۲۴ ساعته حسابی دلپذیر شده و صدای جیک جیک گنجشیکا تداعی از شروع صبحی دوباره و آغاز روزی نو را می دهد
کمی بیقرارم
همین صبح هم خواب دیدم خواب سقط
آری سقط همون که ۴ تا داشته ام
مثبت شدن به جدا و چند روز بعدش هم که چشتون روز بد نبینه خونریزی و سقط
آزمایشهای سقط رو کامل نمیخوام انجام بدم
شاید برا بعضیاتون آشنا باشه
آزمایشات ایمنی و انعقادی ،آری قسمت ما این بوده که روزی اینا را هم تجربه کنیم، سخته .ولی میگذره
هر روز بیشتر استرسم اضافه میشه همسرمم نمیفهمه درک نمیکنه یا شایدم خودش را به بیخیالی زده نه بیخیالی بلکه درونگرایی روحیه ام ضعیف شده بود
دیگه سپردم به خدای مهربونم چیکار کنم کاری از دست من بر نمیاد سپردم به خودش
برام دعای خیر کنید برم بیدارش کنم بیدار نمیشه😒🥴🤣🌹♥️