جلو چشم پوتیفار ناله میکنه که عاشق یوسفه
سر میز غذا هیچی کوفت نمیکنه اون پوتیفار بدبخت هم از دست کارای این بیماری قلبی گرفت چون هرکی میدیدش میگفت زن این عاشق یوسف شده
آخه پوتیفار چی کم داره ، فکر کنم فقط منم که ازش خوشم میاد ، تو مصر اولین مردی بود که واقعاً عاشق زلیخا بود
هروقت هم بنده خدا قلبش میگیره زلیخا انگار نه انگار وقتی خدمتکار ها هم بهش تذکر میدن که دست از کاراش برداره سرشون داد میزنه کثافت
هرچند وقت یکبار هم کاری ماما رو میندازه رو ارابه جیم میزنه میره زندان ببینه یوسف نظرش عوض شده یا نه
وقاحت تا چه حد آخه
آخرشم پوتیفار بدبخت از دست زلیخا مُرد