حواس پرتیهای من

خیلی ناراحتم خیلی اصلا هوش و حواس ندارم تمرکز ندارم همیشه سرم به در و دیوار میخوره گذشته بدی داشتم تو سرم همیشه صدای صحبت و دعوا میاد از بس سرم اینور و اونور خورده احساس میکنم سر ندارم پرده گوشام پاره شده دوتاش خوب نمیشنوم از سر و صدا میترسم به حدی که حاضرم از حقم هم بگذرم اما دعوا نباشه اگه کسی دوست داشته باشه زور هم بگه اصلا جلوش واینمیستم با وجودی که قبلا خیلی مطالبه گر بودم و زیر بار زور نمیرفتم توی مغزم خیلی صدا میاد هیچوقت به چیزای ازارم میدن فکر نمیکنم فقط میگم نباید بهشون فکر کنم و واقعنم فکر نمیکنم با کوچکترین ناراحتی تپش قلب و لرزش دست میگیرم حالا همه اینا به جهنم الان حواس پرتی دارم به صورتی که توی مهمونی کیفم از تو ماشین برداشتم اما اصلا یادم نمیاد که بردمش همرام همونجا هم جاش گذاشتم چون مطمن بودم تو ماشینه یا اینکه برای فراموش نکردن وسایل خیلی به خودم فشار میارم انگشتای دستم خیلی درد میکنه ممکن اعصاب باشه لطفا کسی تجربه ای داره یا راه حلی بگه ممنونم