منم عادت دارم پسرنوزادم رومیذاشتم پیش شوهرم ۱سلعت برم باشگاه اومدم میبینم لب بچه خونی
یه سری باباش بردش پارک اومدن زیرچشش کبود به چه عظمت
خورده بودتو وسایل بازی بزرگسالان شوهرم لابد سرش توگوشی بوده
یه سری گفت میریم پارک دیدم دوساعت شد دلم گفت اینا باموتور رفتن بچه ام دوسالش نشده بود رفتم توپارکینگ دیدم بلهههه موتورنیس زنگ زدم خواهرشوهرم آمارنداد گفتم قایم نکنید میدونم باموتوراومدن
هیچ کاری ازدستم برنمی اومد نمازخوندم دعا کردم بچه ام سالم برسه وحالت قهرباهاش گرفتم