شمااگه خدایی نکرده زبونم لال پدر بزرگتون یهو مریض شه زمینگیر شه چقد قصه اشومیخورین پدر بزرگ من ۹ ماه سکته کرده ازقصه اش منم دیگع زندگی نمیگنم من متاهلم وشوهرم کم کم داره خسته میشه انقد که گریه میکنم ومیرم خونشون نه مسافرت دوس دارم برم نه بیزون حواسم همش میمونه پیش مریضی پدربزرگم