چیزی نداشتیم تو خونه فقط برنج پختم گفتمش خورش بگیره اومد گفت بارونه نرفتم برو از مامانم یه کاسه خورش بیار طبقه پایینمون مادرش هست گفتم تو پایین بودی میوردی دیگ من نمیتونم پله بزنم برم دراز کشیدم اومد دوتا لگد زد به پام ک میدونه من پاهام دردن بخاطر پایین بودن بچه و رحم و جفت عصبانی شدم بلند شدم هلش دادم و داد زدم ک 9 ماهمه و چند روز دیگ میزام برا چی میزنی دوباره محکم زد منم زدمش و شروع شد دیدم ولکن نیست دردمم شدید شد نشستم زمین ک برادرش اومد گرفتش