من پدر ندارم و مادرم تنها با برادر مجردم زندگی میکنن خوه هامون نزدیکه مادرم زود ب زود میاد خونم ولی برای شام یا ناهار سالی ی بارم نمیمونه امشب بزور نگهش داشتم با این حال نذاشت چیزی درست کنم گفت حاظری بخوریم ماهم غذای ظهرو گرم کردیم سریعم شامو ک جمع کردیم رفت بمیرم براش جلو شوهرم روش نمیشه😔وقتی رفت شوهرمم رفت خونه مادرش تو ی ساختمونن بعدش زنگ زد بهم گفت تو هم بیا وقتی رفتم داشتن بحث میکردن باباش میگفت چرا مارو دعوت نمیکنین خونتون گفتم خو بیاین قدمتون رو چشم ولی هی متلک مینداخت....من خونم بخاطر بچه هام همیشه پر اسباب بازیه من همیشه غذا درست میکنم میبرمش خونشون میگم شما غذا درست نکنین یا همیشه کباب ک میکنیم میگیم شماهم شام درست نکنین مهمون ما بعد میریم خونه خودشون میخورییم شوهرم همیشه بیشتر از ماهواشونو داره درصورتی ک مامان بیچارم اصلا کاری نمیکنه منم انتظاری ندارم اما خونوادشو میذاره رو چشم اوناهم سو استفاده میکنن و خیلی هم تازگیا ب من متلک میپرونن و من نمیدونم چ مرگمه در برابرشون لالم....راهنماییم کنین چ برخوردی کنم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
حالم شوهرت بهم خورد باید به پدرش میگفت اصلا برا مادرزنم غذا درست نکردیم غذای ظهر گرم کردیم
شوهرم عشق خانوادشه البته چیزی هم ب من نمیگه ولی خب با اوناس...خیلی حسودن نسبت ب مامانم😔مامانم بیچاره کسی رو جز من نداره حتا با خاهر برادراشم در ارتباط نیست فقط من میرم خونش
شوهرم عشق خانوادشه البته چیزی هم ب من نمیگه ولی خب با اوناس...خیلی حسودن نسبت ب مامانم😔مامانم بیچار ...
والا ما تا دیدیم پدر شوهر و مادرشوهر عروس رو برا مهمونی و شام دعوت میکنن. دنیا برعکس شده والا... من قبل عید که میشه مادرشوهرم اصلا دعوت نمیکنه برا شام یا ناهار... شاید تا الان دوبار سر جمع دعوتشم نکردم
خدایا میشه بغلمو با دستات پرکنی؟ ❤️آخه میگن دستای خدا مثل نوزاد تازه متولدشدس🙏🥰