من و همسرم الان بیست روزه باهم درگیری لفظی داریم و من نمیتونم ارتباط گرم داشته باشم خودشم تلاشی نمیکنه و ارتباط زناشویی هم نداریم امروز اومد با خنده شوخی گفت امشب باهم بشینیم فیلم ببینیم منم گفتم باشه بعد غروب رفتیم خونه مامانم برگشت گفت من فردا میخام برم سرکار اگ حوصلت سر میره خونه مامانت بمون
منم خیلی ناراحت شدم شما بنظرتون دلیل کارش چیه
بهشم میگم میگه بجون بچه حواسم نبود ک امشب برنامه داشتیم یا مثلا میگه من این همه کار میکنم ...
مثلا خواسته خوشحالت کنه شوهر منم به خیال خودش میخواد لطف کنه میگه شبو بمون
حرفى نزده
به نظرم همیشه یه طرف باید یکم کوتاه بیاد تا آرامش برقرار بشه
چیزایی کوچیکی که برای ما خانما مهمه اصلا اون اهمیت رو برای آقایون ندارن پس خیلی سختگیری نکن
ن عزیزم اینجوری گفته بوده ک ببینه شما حواست هست
اصلا اتفاقی نیفتاده که بخواد تقصیر تو یا شوهرت باشه
اشکال نداره ک😶
حالا امشب فیلم ببینین
چیز خاصی نبوده عزیزم
من بیشتر حرفای ناخوشایند نشنیده میگیرم از وقتی اینکار میکنم خیلی حالم خوبه
خدا کمکت کنه فقط مراقب باش
وقتی گفتی که گفته شبو بمون خونه مادرت یجوری شدم ترسیدم
زبونم لال خداناکرده هیچی ولش کن فقط اگر خدا رو قبول داری تو خونت قرآن بخون سوره هایی که محبت زنوشوهری میاره از یه آدم مومن بپرس چیا هستن و بخون
