دوست عزیز وقتی نظرت با من کاملا مخالفه لازم نیست پاچه من را بگیری عزیزم فقط بگو مخالفم منم برا اینکه شما از شوهر خود و یا هرکس دیگری ناراحتی میذارم پای کمبود های زندگیت و جوابتو نمیدم تشکرررر😂♥️
دوست مهربونم میشه برای سلامتی پسرم یه صلوات مهمونم کنی🌹🌹تیکر تولد دو سالگی قلب مامانه😍😍انشالله خدا به حق آقا امام زمان به زودی دامن همه منتظرا ها رو سبز کنه 🙏🏻🙏 من ریختم در رگ تو شیره جان ❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان🌹این هم نفسی چه حس و حالی دارد🌹در پیکر من دو قلب دارد ضربان ❤
روز پنجشنبه 27 آبان بود که من دردایه خفیفی مثل پریود داشتم و قرار بود برم چکاب بشم با مامانم راه نیم ساعته بیمارستان و پیاده رفتیم و من نوبتم شد برای چکاب رفتم رو تخت دراز کشیدم واسه صدای قلب نی نی صداش و شنیدم و ماما دستش و گزاشت روشیکمم بهم گفت درد احساس نمیکنی گفتم نه درد کمر فقط یکم دارم درضمن اینم بگم که من تازه سی و شش هفته و ی روزم بود خلاصه پنج دقیقه دستش رو شکمم بود و گفت انقباض های زایمانی داری بعد گفت بزار معاینت کنم معاینه کرد و گفت توکه سه فینگر بازی
تو همه روزای سختی که به من گذشت رو دیدی💐 من همیشه حضورتو تو زندگیم حس کردم❤ یه روز ازت یه پسر خواستم تا حامی و تکیه گاهم بشه و تو بهم دادیش ❤ حالا ازت یه دختر خواستم که مونس و همدمم بشه و بازم تو بهم دادیش ❤ گفتی ان مع العسر یسرا ، فان مع العسر یسرا💐 بابت همسر خوبم، خونه نقلی و پر از آرامشم و این روزای زیبایی که از سختی به آسونی رسوندیم شکرت ❤ حالا من مامان یه آقا پسر خوشتیپ و یه نی نی دختر خانم زیبا هستم 😍
بعد گفت برو خونه و وسایلتو جمع کن یه ناهار سبک بخور و بیا برو بالا بخاب برای بستری منم اومدم به مامانم که بیرون منتظرم بود گفتم مامان من امشب یا فردا زایمان میکنم خلاصه زنگ زدم شوهرم و اومد دنبالمون من رفتم خونه و به مامانم گفتم مامان یه سوپ برام بزار اخه من همش ترس اینو داشتم که دسشویی کنم خدایی نکرده😂😂😂بعدش ساکمو برداشتیم و شوهرم رفت دنبال کارای بستریم