چی شده که ترسیدین
از چ لحاظ؟
نمی‌دونم
سوسک دیدم😁
اره امروز از صب آنلاین نشده نگرانشم اصلا سابقه نداشته
گرررربه
وقتی سوسک میبینم تا لب سکته میرم
اره ترس از تنها موندن منو داره نابود میکنه
اومدم خونه ی فامیلمون تا رفتم تو یک سگ هاسکی مث خر رم کرده افتاد دنبال منم تو خونشون دور میز ناهار خوری مث اسب میدویدم
ترس زیاد داشتم مثلا ی بار ار مدذسه اومدم خونه دیدم‌کسی نیست تااا شبم‌خبری نشد از دلشوره داشتم میمردم یهو در باز شد بابام سرتا پا خونی و کله و دست و پای باند پیچی و گچ گرفته با مادرم اومدن چنان ترسیدم ک از حال رفتم
یه شب تنها بودم با پسرم سه سالشه
هی میومد تو بغلم قایم میشد میگفت اغا اغا
میگفتم نیسن برو بازی کن
میرفت یهو جییییغ میومد تو بغلم میگفت اغا برو
تا صبح سکته زدم
از شامسمم چراغ اتاق خراب شده بود خاموش روشن میشد
آره یک بار از خواب بیدار شدم خودم و بین این دنیا و اون دنیا حس کردم از آسمون صدای بهشت و می‌شنیدم و از پایین صدای جهنم و ، توی خونه ما که اصلا بچه نیست صدای گریه بچه میومد و یه صداهایی میگفت آینده زیباست و این صدای بچه های آینده خودته ، و من واقعا ترسیدم ، و الان مینویسم حتی یادش میفتم میترسم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
