مثلا لباسای خیییلییی تنگو کوتاه میپوشه بعد میاد دوساعت جلوشوهرم خم میشه ک مثلا فلان چیزو بذاره یا برداره
اصلا اهل کارنیست ولی تا میخوان برا ما مثلاچای بیارن سریع میره ک پذیرایی کنه حتی اگه خونه خودشون نباشه
چندبار دیدم میدونست شوهرم از جایی میخواد ردبشه( مثلاازاتاق بیاد بیرون) میرفت جلو راهش خم میشد یا وایمیساد
یامیاد ب طرزای زشت ک همه جاش بیفته بیرون میشینه جلو شوهرم
یه بارمیخواست آجیلی تعارف کنه ب شوهرم گفت تکونش بدم( ب لحن زشت و باخنده سینه هاشو تکون داد) ک پسته هاش بیاد رو..یاخیلی کارای دیگه ک قابل نوشتن نیست.....
من بخاطر اینکه غیبتش نشه با کسیم دربارش حرف نمیزنم فقط میریزم توخودم
الانم اینجا گفتم چون کسی نمیشناستش