من اصلا منظورم این نبود که تک فرزندها بی مسئولیت میشن،اتفاقا پدر خودم رو مثال زدم که بدون کمک گرفتن از پدرش خودش آدم موفقی شد ولی در نهایت خوب احساس تنهاییشو نمیتونه کاری بکنه و من با این تجربه ترجیح میدم بچم تک فرزند نباشه(ما هستیم ولی یه جاهایی مثلا وقتی مادر پدرش خیلی مریض شدن یا موقع مرگ پدر مادرش،یا حتی تو شادیهامون مسلما ایشون دوست داشت کسی باشه که جنس خوشحالی و ناراحتیش شبیه خودش باشه،امیدوارم بتونم منظورم رو برسونم) 
کامنتم در پاسخ به دوستانی بود که میگن یک بچه خوبه چون بیشتر میتونیم براش امکانات فراهم کنیم،عرض کردم اینکه فکر میکنید نذارید آب تو دل بچتون تکون بخوره به نفعشه درست نیست
 من قبل از تایپ کامنتم کامنتای این تاپیک رو نخوندم ولی زیاد دیدم تو نی تی سایت مثلا میگن ما باید برای بچمون خونه بخریم،ماشین بخریم،بفرستیم اروپا و اگه یه بچه بشه دوتا بچه نمیتونیم برای جفتشون این کارها رو بکنیم پس به این دلیل مخالفیم! یا اصلا به این دلیل همون یه بچه هم نباید بیاره کسی که نمیتونه این کارها رو بکنه و حتی والدینی که بچه دارن یا بیش از یه بچه دارن رو تحقیر و سرزنش میکنن!(حالا بعضیا آتیششون یه کم کمتر تنده ولی درکل میگن آب تو دل بچه نباید تکون بخوره،هر چی اراده کرد باید داشته باشه و اگر نه نباید اصلا بچه ای وجود داشته باشه که خواسته ای داشته باشه)
کلا حرف این دوستان اینه که حتی بعد از ازدواج بچه هم ما باید بتونیم کاملا ساپورت مالیش بکنیم! خوب این بچه دقیقا خودش قراره چی کار کنه برای زندگیش؟ اومده که فقط بخوره و بخوابه و مصرف کننده باشه؟ من این تفکر رو گفتم نمیتونم بپذیرم نه اینکه هر کسی تک فرزنده اینجوریه،گفتم متاسفانه الان خیلیا دلیلشون برای تک فرزندی اینه که به این دلایل برای من قابل قبول نیست.