سلام دوست خوبم
من همسرم رو عاشقانه و عاقلانه انتخاب کردم. خدا رو شکر هیچ وقت از ابتدای زندگی بچه عامل ارتباط و استمرار رابطه ما نبوده و نیست. پس ترسی از اینکه همسرم به خاطر بچه از من جدا بشه ندارم.
ولی وقتی کسی رو عاشقانه دوست داری و او هم تمام تلاشش رو برای خوشبختیت می کنه تو هم دلت می خواهد تمام تلاشت رو بکنی تا اونو حتی یک لحظه شاد ببینی. وقتی می دونم همسرم بچه ها رو خیلی دوست داره، حاضرم هر سختی رو متحمل شم تا او هم لذت پدر بودن رو تجربه کنه. این دلیل اول!
دلیل بعدیم اینکه خودم هم خیلی خیلی دلم می خواهد مادر شم و این لذت رو تجربه کنم.
و اینکه خیلی از چیزهای شیرین و لذت بخش تو دنیا هست که برای رسیدن بهش باید سختی و زحمت کشید. شرایط بارداری من و امثال من هم از این مستثنی نیست.
دوست ندارم به خاطر ترس از سختی های راه بنشینم و تلاشی نکنم. نهایتا پیش خودم وجدانم راحته که برای هدفی که داشتم همه تلاشم رو کردم.حالا نتیجه رو می سپارم به خدا