من بااین خانواده شوهر چیکار کنم

اصلا چشم دیدن زندگیه آروم مارو ندارن آخه از عروستون خوشتون نمیاد به پسرتون رحم کنید به خدا قسم تا حالا جز احترام و محبت براشون کم نزاشتم برای کادو ذادناشون برای اسباب کشیاشون مجالسشون خریداشون همه جا در خدمتشون بودم اما خیلی بی شعورن فقط می‌خوان زندگیه منو دچار تشویش کنن......جدیدا خواهر شوهرم مد کرده زنگ میزنه به شوهرم قطع می‌کنه بعد هرچی بهش زنگ میزنه یا جواب نمیده یا با صدای لرزون و کم صحبت می‌کنه شوهرم هی بهش میگه درست حرف بزن نگران میشم اما اهمیت نمیده یه روز درمیون انجام میده اینکارو یا مادرشوهرم زنگ میزنه بهش گریه می‌کنه ناله می‌کنه پستایه غمگین می‌زاره یا تصویری زنگ میزنن حرفایی که می‌دونن منو ناراحت می‌کنه میزنن......الان امروز مراسم سوم پسر خاله شوهرمه تو بهشت زهرا هر سه تاشون کرونا دارن توقع دارن ما بریم دنبالشون با ماشین ببزیمشون بهشت زهرا پدر شوهرمم مدام سیگار می‌کشه خب بابا بفهمین اگر ما بگیریم ازتون چطور دلتون میاد آخه...بچه ها خیلی کارا و رفتاراشون غیرعادیه چیکارشون کنم چه رفتاری کنم؟مادرشوهرم در حق من هیچ کاری نکرده توقع همه چیز از من داره منم دوماهی میشه باهاشون سرسنگین شدم بیشتر دارن حرص میدن بخدا مریضن