2777
2789

حرفی که با شنیدنش دلتون میخواست زار بزنید و هیچوقت از یادتون نمیره 

من خودم یه بار موقع درددل دوستم بهم گفت داری تاوان گناهاتو پس میدی تازه اولشه 

اصانم منو نمیشناخت هنوز نمی‌فهمم منظورش چه گناهی بوده 

ولی بهم یاد داد به هر خری نگم دوست... 

خداوندا شبم را روز گردان...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اوووف تا دلت بخواد حرفایی زده شده که دلم شکسته…

چند موردن ولی چون طولانی هست جون ندارم حتی تایپ کنم

فقط به خدا سپردم….

برای حاجتم میشه صلوات بفرستید عزیزای دل 🥺ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

اجاقت کوره😑

زیر برف فقط راه میرفتم کفشام و شلوارم همه خیس شده بود از برف های آب شده اصلا اهمیت ندلشت کجا پا میذارم  صداش اکو میشد تو سرم، رفتم آزمایش دادم اونقدر اسممو صدا زدن از بلندگو باز نشنیدم چون تو ذهنم با خدا حرف میزدم گفتم یا خدای منی یا اون، خلاصه دکتر مهربون خودش اومد سالن انتظار دست رو شونه ام گذاشت گفت دخترم پاشو بیا که خبر خوب دارم میتونی باردار بشی

کاربران قلعه، elinalooove ، مارال _   و بقیه اونایی که قبلا توهین کردن و الان با کاربریای جدید هستن به هیچ عنوان با من مخاطب نشن⛔️

خواهر بزرگم 

هفته ی اول خاکسپاری پدرم گفت شما هم دیگه کمتر بیاید و برید 

یعنی اشکام مثل سرب داغ صورتم رو می سوزوند 

دیگه پدر و مادر نباشن همه جا منت هست 

من از شهرستان میرفتم 

من بچه ی اولم دختره دومی پسر ، چند وقته دخترم مریضه 

یه روز داشتیم با جاریم حرف میزدیم بعد من داشتم تعریف می کردم سر بارداری دوم دوست داشتم پسر باشه وقتی سونو گفت پسره خیلی ذوق کردم ، یهو جاریم گفت پس بخاطر همینه دخترت مریض شده ، اینقدر دلم شکست نتونستم جوابشو بدم 

همینجوری یهویی گفت؟ سر هیچ و پوچ؟. از جای دیگه عصبی بود؟

من کاری نکردم فقد چون برادرزادشو قبول نکردم اینجوری گفت

یه اسفندی خاص ک غصه هاش ان شالله تموم میشه واسه خوب شدن زندگیم ی صلوات بفرست 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792