2777
2789
عنوان

۱۹ روز عروسی کردم اما حال و هوای دلم آشوب....💔💔

| مشاهده متن کامل بحث + 1022 بازدید | 77 پست

من دوماهه عروسی کردم ازهمون اول عاشق خونم بودم اتفاقا میرم خونه مامانم دلم نمیخواد شب بمونم دلم برا شوهرمو خونم تنگ میشه🤣ولی مامانم گناه داره یه شب میمونم

ڪه ڪِردار مانَد زِ ما یادِگار🙃🌱

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حالا من اصلا از خونم بیرون نمیرفتم ندید بدید بودم نگاه میکردم به وسایلم خر ذوق میشدم میگفتم این زندگی مال منه همشون مال منن همینقدر تباه😂

هرکسی خود داند وخدای خودش که چه دردیست در کجای دلش🥺 برا خونه دارشدنم صلوات میفرستی مهربون😍😘
ی سربرو خونه مادرت اینا خب دلت گرفته دیگ منم بودم انقد بم میومد از خونمون  بعدش دیگ میرف ...

خیلی داغونم خواهری نمیدونم چکار کنم  دیروز زنگ زدم ب یه سیدی گفت طلسم کردن

عزیزم یکم توضیح بده اخه آدم وقتی چیزی نمیدونه چجوری بهت دلگرمی بده یا بگه مثل شما بوده یا نه !!!!!


من یک مادرم، مادری بدون زایمان اما عاشق فرزندانم. حس شیرین مادریم را با هیچ لذتی تغییر نخواهم داد.     
خیلی داغونم خواهری نمیدونم چکار کنم  دیروز زنگ زدم ب یه سیدی گفت طلسم کردن

وارد اینجور چیزا نشو اول زندگیت 

تغیرات باعث شده اینجوری بش حتی بعضیا بعداز اولین نزدیکی هم از شوهرشون متنفر میشن بعد کم کم همچی درست میشه اسفند بسوزون 

😕گاهی امید باعث میشه فقط انتظار بکشی واقعیتو تغییر نمیده 
خیلی تو شوکم

یکم سخته، من با وجود اینکه با همسرم دوست بودم و بعد عقد هم قرار نبود با هم زندگی کنیم، دررفت و آمد بودم با خونه بابام، اما بعد از عقد دو روز اومدم موندم پیش همسرم، عصر روز دوم از دلتنگی خونه، انقدر حالم بد شد که رفتم سرم زدم 😐

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792