2777
2789
عنوان

دعوای من و شوهرم

1007 بازدید | 78 پست

من یه اشتباه خیلی بزرگ کردم میدونم طولانیه ولی لطفا بخونید

ما عقدمون رو بی سروصدا بستیم چون هم همسرم همش میگفت پول ندارم هم اینکه اوج کرونا بود.

طلا عروسی هم خواستم بگیرم طلاها خودم رو فروختم با پول خودم طلا جدید خریدم چون همسرم میگفت گیرت نمیاد نیست که بدم

قرار شد عروسی دست من باشه هرچی من خواستم بشه 

الان که میخوام عروسی بگیرم پدر شوهرم و همسرم میگن ما پول نذاریم عروسی نیست...

به شوهرم میگم عروسی میخوام میگه ‌اگه عروسی میخوای برو بگیر من ندارم بدم.

اگه هم عروسی بگیری از عکاسی خبری نیست ..  

میگم مامانم اجازه نمیده تو عقد بیشتر از این پیش هم باشیم اینبار برم خبری از اومدن نیست گفتش باشه برو ..

انگار نه انگار منم حرصم گرفت گفتم من بعد محرم صفر عروسی میخوام مگر اینکه کسی بمیره نشه عروسی بگیرم همسرم میگه من بمیرم گفتم چه تو بمیری چه من بمیرم چه بابات بمیره...چه هرکس دیگه ای..اعصابم خورد شذ گفتم بابات برای اون پسرش خونه و‌ماشین وسایل خونه خرید من که شد هیچی..بابات خسیسه برای منی که به راهتون اومدم..الانم تو‌چشمم نگاه می‌کنه ‌میگه تورو مفتی داذن تو روبه ما بخشیدن...گفتم من عروسی میخوام میخوای بدزدی بدزد میخوای از بابات بگیری میخوای بکشیش پولاشو برداری میخوای هر غلطی بکنی بکن.. می‌دونم خیلی بد و تند حرف زدم ولی تو دلم هیچی نبود خیلی عصبیم کرد با این حرفش که گفت میخوای بری برو برام مهم نیست..بعدم بم گفت متاسفم برات برای خوشی خودت به مرگ بقیه راضی میشی


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اصلا ام تند خرف نزدیک حقش بوده 

چقدر حرص خوردم من 

اخه دختر خوب چرت اینقدر کوتاه اوندی 

بخ ا ازین به بعد اصلا برات ارزش قائل نمیشن 

وزن فعلی   ۸۵.۴۰۰           قد    ۱۷۳         وزن هدف  ۶۵ سرگروه      @فندق فسقلی                                                انشا الله به زووودی به نتیجه دلخواهم میرسممممم😍

از اولش اشتباه کردی که خودت برا خودت طلا خریدی پرروش کردی , وقتی ازدواج کردی شوهر وظیفشه طلا بگیره ما که تو خونوادمون اینجوریه طلاهای دوران مجردیمونو از فردای عقد درمیاریم میدیم به خونواده میگیم کمک خرج جهیزیه باشه اگر هم خونواده اصرار کنن یواشکی برا خودمون برمیداریم شوهر نفهمه پس انداز میکنیم , اونم میخواد برا زنش طلا بخره میخواد نخره , الانم رو حرفت وایستا یکم کمتر برو پیشش بگو خونوادم دیگه اجازه نمیدن میگن بیا عروسی بگیر زنتو بردار ببر

چی بگم الان؟ واقعا لازم نیست اون همه کوتاه اومدن که الان زبونشم دراز باشه!

اون همه حرف زدی و میگی هیچی تو دلم نبود؟! خب حرفای دلتو گفتی دیگه. اگه نه که خیلی معذرت میخوام یه جوری رفتار نکنین که بقیه فکر کنن تو مغزتونم چیزی نیست

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز