بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
آخهه نی نی مبارک😍😍 چه عجب ما یه خبر خوبی تو اینجا خوندیم اینقد تاپیکا ناراحت کنندن آدم افسردگی میگیره. ولی چکاب کامل بده بعد برو دکتر چون وقتی رفتی چکاب مینویسه با سونو بعد مجبوری دوباره بری جوابشونو نشونش بدی تو این اوضاع کرونا با آزمایش بری پیش دکتر بهتره.کاری هم نداره برو بهداشت هم برات پرونده تشکیل میدن هم بگو برات سونو و آزمایش بنویسن.
ممنون از همتون عزیزای دلم..خدا بچه هاتونو براتون حفظ کنه...اگرم شماام مثه من خیلی وقته چشم انتظارید ...
مبارکه عزیزدلم😍❤میشه الان ک دلت شاده دعا کنی منم نی نی دار بشم؟
💓هی تویی ک داری اینو میخونی من از ته دلم دوسِت دارم و خوشحالم ک باهات تو یه زمان زندگی میکنم... فکرشو بکن ممکنه منو تو یه جای این دنیا جای پای همدیگه قدم برداشته باشیم.یا اتفاقی همو دیده باشیم.ب لباس هم یا صورت هم خیره شده باشیم .شاید والدینمون دوست بودنیا بچه هامون دوست بشن...میبینی چقد حس خوبیه اینکه کنار هم زندگی میکنیم؟ما باهم جمعیت دنیا رو تشکیل دادیم.من عاشق زندگی و دنیا هستم... و همچنین عاشق تویی ک اینو میخونی...💜لبخند از ته دلت آرزوی قلبیِ منه.💜..مراقب خوبیای دنیا باشیم باهم🥰
خدا جونم شکرت ب خاطر همسر مهربان و فرزندی ک نصیبم کردی.خدا حفظتون کنه برام و فندقمونم ب سلامتی ب دنیا بیاد ان شاالله😘😍❤🤰۱۷/۳/۱۴۰۰بی بی چکم مثبت شددر تاریخ۱۰بهمن نی نی خوشملم ب دنیا اومد.انشاالله که عاقبت بخیر بشی دختر نازم من و بابایی همه تلاشمونو برای خوشبختیت انجام میدیم.دوستت داریم❤💋🤩👨👩👧
ممنونم مهربون 😍😍آخه دوماه قبل چکاپ کامل دادم.ینی بازم احتیاجه؟؟
عه خوب پس الان نمینویسه برات یه چند وقت از بارداری که بگذره مینویسه چون تو بارداری یهو همه چی بالا پایین میشه احتمالا هفته ۱۲ ب بعد برات آزمایش مینویسن.یه دکتری انتخاب کن خودش سونو داشته باشه خیلی بهتره مرتب برات چکش میکنه خودش