2777
2789
عنوان

زندگی با خانواده شوهر در یک ساختمان

| مشاهده متن کامل بحث + 12218 بازدید | 163 پست
ممکنه واسه من ازار دهنده باشه برای دیگری نه،ادمها متفاوتن و همین تفاوت باعث مشکل میشه دیگه،من از توض ...

دقیقا شبیه من ، من حتی تو خونه بابامم سوال پیچ نمیشدم چه برسه خونه پدر شوهر ، ۲۴ سال سن دارم یکبار بابام سوال پیچم نکرد فقط در حد زود بیا و کجا میری همین 

دوست دارم دعام کنی و بگی خدا منو همسرمو خوشبخت نگه داره همیشه و دوقلوی سالم عاقل صالح ناز نصیبمون کنه خدایا هرکی دعام کرد الهی که خوشبخت بمونه همیشه هرکیم دعام نکرد از دعای من بی نصیب بمونه انشاالله   

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من هم همین طورم ولی خب شده 2 نصف شب بیرون باشیم، مادرشون نگران شده باشه، حق هم داره، ولی وقتی بدونه ...

خوب چرا مادرشوهرتو مادر خودت میدونی ؟ مادرشوهر اگه فرشته هم باشه تورو از خودش نمیدونه و فقط ظاهریه کاراش

دوست دارم دعام کنی و بگی خدا منو همسرمو خوشبخت نگه داره همیشه و دوقلوی سالم عاقل صالح ناز نصیبمون کنه خدایا هرکی دعام کرد الهی که خوشبخت بمونه همیشه هرکیم دعام نکرد از دعای من بی نصیب بمونه انشاالله   
من با کسی مشکل جدی ندارم ولی از اینجا بودن و دخالتایی ک فکر میکنن متوجهشون نمیشم خسته شدم

من کاری نداشتم جاریم خیلی از اول با من دشمن بود وای خداروشکر گذشت اول اومد  تریپ دوست برداشت با من بعد پرو برگشت گفت من توقع دارم باهم خوبیم دیگه محل اونا نزاری و خواهرشوهرا چیزی میگن دعوا بگیری باهاشون!!!!!!منم گفتم شرمنده من اخلاقم اینجوری نیست بدی ببینم فاصله میگیرم اهل بحث و جنجال نیستم اونم وای بدیاش شروع شد ....

اً
عزیزم همون یکم فاصله ای هم ک هست،شُکررر.

بعد کات من دیگه ندیدمشون ولی پسرشونو میفرستم هفته ای یکی دو بار سر بزنه ده دیقه بشینه حالی بپرسه به هر حال پدر مادرن ولی میترسم چرت و پرت یادش بدن !

گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود
خوب همه مثل شما نیستن شما خودت اجازه دخالت دادی یعنی استارتشو زدی که بشنوی چی خوردی چی بردی چرا رفتی ...


دقیقا من یه بار خونشون سالاد درست کردم تا چند وقت بهم زنگ میزد بیا سالاد درست کن😂اصن دیگه گوشیم زنگ میخورد بم شُک وارد میشد فکر میکردم باید برم براش سالاد درست کنم😂نمیشه اصن تو‌ روش خندید سریع سوار میشه لعنتی

خوب همه مثل شما نیستن شما خودت اجازه دخالت دادی یعنی استارتشو زدی که بشنوی چی خوردی چی بردی چرا رفتی ...

همه اینایی که میگی تا جایی که در توانم بوده توضیح دادم، جایی هم نخواستم به کسی توضیح ندادم، با اخلاق هر دومون اشنا هستن، هیچ وقت هم اینقدر تجسس نکردن، 

ولی پدر و مادر همسرم خیلی هوا دار منو و همسرم بودن و هستن، اگه صحبتی باشه، جای دلسوزیشون میزارم 

هیچ وقت به چشم دخالت کننده نگاشون نمی کنم

😐🤷🏻‍♀️
من هم همین طورم ولی خب شده 2 نصف شب بیرون باشیم، مادرشون نگران شده باشه، حق هم داره، ولی وقتی بدونه ...

پس شما استقلال مستقلی رو تو چی میبینی اگه آدم بخواد جواب پس بده چرا ازدواج میکنه ؟ شما و همسرت فقط باید به هم جواب پس بدید نه مادر پدراتون

دوست دارم دعام کنی و بگی خدا منو همسرمو خوشبخت نگه داره همیشه و دوقلوی سالم عاقل صالح ناز نصیبمون کنه خدایا هرکی دعام کرد الهی که خوشبخت بمونه همیشه هرکیم دعام نکرد از دعای من بی نصیب بمونه انشاالله   
همه اینایی که میگی تا جایی که در توانم بوده توضیح دادم، جایی هم نخواستم به کسی توضیح ندادم، با اخلاق ...

بله خوشبینانش همینکه شما میگی ولی صمیمیت زیاد تلخی به وجود میاره 

دوست دارم دعام کنی و بگی خدا منو همسرمو خوشبخت نگه داره همیشه و دوقلوی سالم عاقل صالح ناز نصیبمون کنه خدایا هرکی دعام کرد الهی که خوشبخت بمونه همیشه هرکیم دعام نکرد از دعای من بی نصیب بمونه انشاالله   

مادرشوهر من بعد کات کردن من مهربونیاش گل کرده به نظرتون نقشه ای داره؟؟؟؟

گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود
من هم همین طورم ولی خب شده 2 نصف شب بیرون باشیم، مادرشون نگران شده باشه، حق هم داره، ولی وقتی بدونه ...


ساعت دو قابل درکه،ولی مثلا شوهرم چهار ظهر از سرکار میاد ناهار میخوریم استراحت میکنه یکم میریم خونه مامانم اینا سر بزنیم،ساعت نه ده زنگ میزنه چرا ماشینت تو حیاط نیست؟نگرانتممم چرا نیومدی خونه!مگه دو سالشه،واسه همین دوس دارم جدا زندگی کنم نه بگم رفتم نه بگم اومدم،شاید جایی باشم نخوام اونا بدونن،ولی با زنگشون دیگه میفهمن.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز