سلام خواهرای مجازی
باز هم پیشاپیش ممنون از راهنمایی هاتون
اگر برادرشوهر شما به شوهرتون بگه بیا شریکی فلان ساختمون رو بخریم و من طبقه پایین زندگی کنم و این صحبت ها قبول می کنید؟!
باید بگم مجرده
ادم خوش گذران و بلحاظ سبک زندگی بازه و پایبند حد و حدود ها نیست و همسرمم بسیار دوسش داره و فکر میکنه اگه بیاد بغل دست خودش می تونه اصلاحش کنه!
ولی من حس میکنم برای بچه هام بودنش مضره!
خصوصا که برای پسر وسطیم خیلی کاریزما داره و دائم میگه بریم خونه مادرجون بخاطر عموش!
به همسرم میگم پسر ما نزده می رقصه
برادرت بیاد دیگه بدتر!
می گه نه تصوراتت دربارش بد جا افتاده وگرنه هر اعتقادی داره برای خودشه و اهل از راه به در کردن بچه های برادرش که نیست
درسته این بچمه ولی اونم برادرمه و من باید دستشو بگیرم
آقا تصور سوپر من از خودش داره فکر کنم..
شما بودید چکار می کردید؟!
چجور و با چه سیاست و منطقی به همسرتون تفهیم می کردید که این کار غلطه
اصلا غلطه یا من بخاطر اتفاقات این چند وقت حساس شدم؟
بخدا که شب و روز ذهن من فقط درگیر بچه هامه!
شب هم می خوابم خواب دست و پنجه نرم کردن با مسائل بچه هام رو می بینم
نمی خوام یه دردسر جدید اضافه شه همین!