من با شوهرم چند سال بخاطر دخالت خانواده اش و دست بزن و فحاشی مشکل داریم منو کتک زده بود فجیع دیروز رفتم خونه پدرم دیشب میخواستم برگردم خونم گفتن فردا برو امشب نری دوباره دعواتون بشه امروز رفتم با دری که قفلش عوض شده مواجه شدم بعد رفتم مغازه شوهرم که کلیدو بگیرم
چقدروقیح هستنداینا من بودم اینقدررمیزدمش تابمیرهرکفتارپیررو
البته منم هر چی گفتن جوابشونو دادم و اینا از اینکه دارم جوابشونو میدم خیلی ناراحت بودن اینا دامادشون باهاشون قطع رابطه اس اونیکی جاریم دلش از دست اینا خونه بردارشوهرم قبلا از دختر خاله اشم طلاق گرفته البته هیچی بهش ندادن دختره فرار کرده