وااااااای غرق شدن و خفگی و سوختگی. وحشت دارم
ارع ی پیرزنه ت بانک موقعی که خم میشه تا پولشو از رو زمین بردارع میگوزه یکی از کارمندای بانک در حالیکه داشته چایی میخورده صدارو میشنوه غش میکنه از خنده قند ت حلقش گیر می کنه خفه میشع همونجا میمیرع
خیلی حالمون خوبه این تایپکام بدتر میکنه 😔
من از خدا مرگ با عزت میخام.
یه آقای سید دوست پدربزرگم بود.پدربزرگم بهش گفت دوس دارم وقتی دارم جون میدم تو کنارم باشی.اونم قهقهه میزنه میگه چشم خودم میام سروقتت.لحظه ای که پدربزرگم داشت جون میداد گفت فلانی(همون دوستش) اومده دنبالم.وصیت کرد و همه ی مارو دعا کردوچشماشو بست😢 فکر کنم عزرائیل رو شکل دوستش میدید🤔
مرگ باحال نداریم خانوم
بهترین مرگ رو بابا بزرگم داشت خیلی زحمتکش بود ومهربان رفته بود حمام واومد وبه رحمت خدا رفت البته من نوزاد بودم ولی حتی برای نوه های آینده اشم کادوهایی در حد وسعش خریده بود
پیش ما دارن تونل میزنن واسه مترو بعد چند باری زمین نشست میکنه میره پایین عید نزدیک خونمون ی پراید داره میاد بارون بود یادمه رو دور برگردون زمین میره پایین پراید ۷ متر میره زیر زمین بعد ی ۲۰۶ میاد میره می افته رو پراید ی بچه ۶ ماهه توش بود مرده بود و چند نفر دیگ
یکی از همشهری هامون نصفه شبی داشته اب میخورده که میپره تو گلوش و مجبور میشن ببرنش بیمارستان که میمیره دیگه
بنده خدا من وقتی شنیدم خندم گرفت 😕
خیلی تاپیک بیخودیه ببخشیدا این روزا کم چیزای بدنمیشنویم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
