2777
2789
عنوان

بنظرتون برم خونه جاریم یانه

| مشاهده متن کامل بحث + 975 بازدید | 71 پست
نکردن دیگه خوشون رو زدن به گشادی میدونه درد اینجاست که مادرشوهرم پشتشونه قبل عروسی میگفت رسم پاگشا ب ...

خب جواب بده بگو اتفاقا این رسمه و همه تازه عروس دوماد رو دعوت میکنن

عیادت نرو بهونه بساز

من باشم به همسرم میگم بگو من مثلا سرماخورده بودم و نتونستم بیام همون‌طور که جاریا بهانه آوردن تو هم بهانه بیار براشون 

اصلا هم فکر نکن خوبی کنی عزیز میشی و اونا شرمنده میشن و ... چون اصلا اینطور نیست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب اونا عروسیش‌نیومدن چرا اونا ترس از این نداشتن که حرفی درست نشهاینجور ادمارو خرکار کنی حرفشونو میز ...

میدونه درد اینجاست که مادرشوهرم پشتشونه قبل عروسی میگفت رسم پاگشا برای بعد عروسی ... بعد عروسی میگه الان کی دعوت میکنه فلان همسایه گفته عروسمون رو دعوت کردم گفتم ای بابا دعوت نمی‌خواسته که  

میدونه درد اینجاست که مادرشوهرم پشتشونه قبل عروسی میگفت رسم پاگشا برای بعد عروسی ... بعد عروسی میگه ...

به نظرم یه بهونه ای جور کن نرو 

وقتی ارزش برات نزاشتن چرا بری دفعه بعدی پرو تر میشن 

هر چقدر میخواد پشتش باشه میخان چیکار کنن بدتر از اینکه عروسیت نیان؟

برای دیدن جاریت که نمیری میری دیدن برادر شوهرت که تصادف کرده یه سر سلامتی می‌دین برمیگردین.

جاریم نادیده منو میگرفت سلام میکردم با سر جواب میداد دیدم مگه کیه منم نادید گرفتمش اصلا نگاهش نمیکنم که سلامش کنم باهرکی مثل خودش باید رفتار کرد

میدونه درد اینجاست که مادرشوهرم پشتشونه قبل عروسی میگفت رسم پاگشا برای بعد عروسی ... بعد عروسی میگه ...

تو هم یه بار بگو فلان دوستم خواهر شوهر پاگشاش نکرده و همه بهش گفتن وقتی پاگشا نکرده خونش نرو چون حتما دوست نداشته باهات رفت آمد کنه چون اگه کسی دوست داره با تازه عروس رفت آمد کنه حتما پاگشا میکنتش😏

نکردن دیگه خوشون رو زدن به گشادی میدونه درد اینجاست که مادرشوهرم پشتشونه قبل عروسی میگفت رسم پاگشا ب ...

ببین صاف به مادرشوهرت بگو ما رسم نداریم و طبق عرف نیست تازه عروس بدون دعوت و پاگشا پاشه بره خونه کسی هر کی میخواد باشه 

من داییم همینجوری تعارف زد به من  بیاین پیشمون گفتم دایی جان ما رومون نمیشه همینجوری هر وقت خواستیم بیایم باید دعوت رسمی بشیم من و شوهرم انقدر نرفتیم تا پاگشا کرد 

جاریم نادیده منو میگرفت سلام میکردم با سر جواب میداد دیدم مگه کیه منم نادید گرفتمش اصلا نگاهش نمیکنم ...

اره دیگه دقیقا درسته. استارتر چون گفت برادر شوهرش اومده ولی زناشون نیومدن گفتم چون برادرشوهره تصادف کرده برن ملاقاتش زشته نرن با جاری کاری ندارن که دیدن اون نمیرن. 

ببین صاف به مادرشوهرت بگو ما رسم نداریم و طبق عرف نیست تازه عروس بدون دعوت و پاگشا پاشه بره خونه کسی ...

فکر میکنی نگفتم ده بار گفتم آخرش به من گفت آخه اون دستش خالیه نتونسته 


اون دستش خالیه اون یکی چی اونم نتونست 

ای بابا چی بگم آدم باید شانس داشته باشه


والا منم جفت خودتم ملاحظه کار تازه عروسی کردم ولی همسرم تا حد زیادی میدونه حق با منه و یجورایی از دس ...

ببین نه مادرشوهر تون پشتشون باشه ها

میخواد روابط بین بچه هاش حفظ بشه 

همسرتو تنها نذار کاش هم بیمارستان بود می رفتید سرمی زدین می اومدین.....

حالا هم چندان فرقی نداره بری نری 

اما خودت احتمالا بعدها رفتارهایی ببینی که باخودت بگی چرا محبت های من همیشه.....

اما من باشم برای ارامش زندگیم میرم یک جعبه شیرینی یا ابمیوه یا میوه بخرین برین چای چیزی اوردن نخور یک عیادت ساده و.....

علی عرفان اسم خودم نیست ومن خانمم🥶

فکر میکنی نگفتم ده بار گفتم آخرش به من گفت آخه اون دستش خالیه نتونسته اون دستش خالیه اون یکی چی اونم ...


ببین اگر احترام خودتو میخوای حفظ کنی آنقدر نرو تا دستش پر بشه و دعوت کنه هیچ عجله ای هم نیست حتی اگه شده دو سال طول بکشه 

هر چیزی رسم و آدابی داره 

اینا بهونه است خواهرم که مادرشوهرت میگه 

شانس رو گاهی آدمها برای خودشون میسازن شانس تو جایی به ثمر میشینه که نری تا دعوتت کن 

فکر میکنی نگفتم ده بار گفتم آخرش به من گفت آخه اون دستش خالیه نتونسته اون دستش خالیه اون یکی چی اونم ...

نه اصلا به زبون نیار 

من اینجور مواقع سکوت کردم اما جای جاش جبران کردم مثلا کسی برای زایمانم نیومده بعد منم نرفتم 

رفتارم تغییرنکرده فقط دقیق توهمون موقعیت جبران کردم براشون...

اما جدیدا محبتمودارم کم می کنم اون روز شوهرم به خواهرش گفت روغن دنبه خریدیم ببر ما که نمیخوریم اونحا چیزی نگفتم بعدگفتم بچه ها دوسه بار دست وپاشون اسیب دیده ازروغن کشیدم رو دست وپاشون چیزیش نمونده وندادم ببره 

روغنی که سیصدهزارپولشودادم چرا بدم اون ببره ؟ وقتی زایمان کردم تا بچه ام نزدیک یک ماهه شد نیومد اومد بی ذوق ....

بچه هاظم همراهش بودن دوازدهم عیدبودهیچکدوم کادوندادن

خودشم صدهزارتومان🥴


بعد من برم.....

دیگه بعدعیدمی خواست راه بندازه اش نذری بدهند توخونه ی ما مثل پارسال بیشترهزینه اش هم با ما 

به همطرم گفتم بروبگو نه نمیشه خانمم راضی نیست میخواهید اش بدین برین خونه ی بقیه 

که دیگه هیچ خبری نیست 

باید بفهمند منم ناراحت میشم ومنم برای خودم شخصیت وقدرت دارم 

چقدر کوتاه بیام؟خسته شدم 

علی عرفان اسم خودم نیست ومن خانمم🥶

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز