2777
2789
عنوان

درد دل دارم، گوش شنوام میشی؟؟

98 بازدید | 19 پست

۲۴ سالمه

بخاطر شرایطی ک توش بزرگ شدم خیلی از هم سنو سالام عقبم

شدیدا خجالتیم و اصلا نمیتونم با کسی ارتباط برقرار کنم، اجتماعی نیستم، افسردگی و وسواس فکری دارم

خیلی دوس دارم با بقیه ارتباط برقرار کنم ولی نمیتونم برای همین ترجیح میدم تنها بمونم و از اجتماع دوری میکنم...

خیلی دارم عذاب میکشم، نمیتونم مشکلمو با کسی مطرح کنم چون نه میتونم خوب منظورمو برسونم و نه درکم میکنن، تا میام یه قدم مثبت بردارم یا به بن بست میخورم و یا محدودم میکنن

با این وضعیت به هیچکدوم از آرزوهام نمیرسم و فقط شاهد موفقیت بقیه میمونم...

فقط دلم میخواد بمیرم حداقل اینطوری کمتر عذاب میکشم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اول از همه برو پیش مشاور چون هرچی بذاری حال بدت کهنه تر شه بدتر میشی

بعدشم سنی نداری عزیزم همین فردا هم که یه کاری یا درسی یا دوره ای رو شروع کنی یک سال دیگه توش کاملا جافتاده و موفقی و تازه شده 25 سالت! من چی بگم که 31 سالمه پس و هنوز راه مشخصی ندارم و دارم هی ازین شاخه به اون شاخه میپرم؟! 

منم همین طوربودم تودوره دبیرستان حتی خجالت می‌کشیدم برم مغازه چیزی بخرم دانشگاه یه شهر دیگه قبول شدم مجبورشدم بابقیه ارتباط برقرار کنم اولش سخت بود ولی کم کم متوجه شدم چه ترس بیخودی بوده حتی یادمه روز اولی که میخواستم برم تدریس کنم تا صبح نخوابیدم ازترس واسترس ولی بعدش دیدم خیلی ترس بیخودداشتم که حتی بعدش اونقدراعتمادبه نفسم بالارفت دانشگاهی بدون ترس تدریس میکردم باتمرین درست میشه سعی کن خودتو توموقعیت ها قراربدی به جای فرار 

اول از همه برو پیش مشاور چون هرچی بذاری حال بدت کهنه تر شه بدتر میشی بعدشم سنی نداری عزیزم همین فرد ...

بهم اجازه نمیدن

اصلا نمیدونم چی دوس دارم

زندگیم خیلی پوچه

منم همین طوربودم تودوره دبیرستان حتی خجالت می‌کشیدم برم مغازه چیزی بخرم دانشگاه یه شهر دیگه قبول شدم ...

خیلی تلاش میکنم ولی در نهایت دوباره یه چیز خیلی کوچیک تمام اعتماد به نفسمو بهم میریزه

بهم اجازه نمیدن اصلا نمیدونم چی دوس دارم زندگیم خیلی پوچه

منم نمیدونم چی دوس دارم

مشاور و امتحان کردن راه های مختلف کمکت میکنن

قایمکی برو... جلسه انلاین برو یه روز که خونه نبودن. به هر حال این عمر توئه که داره میسوزه حالا میخوای بشین بگو فلانیا نمیذارن. بالاخره باید یه راه دررویی پیدا کنی کار خودتو انجام بدی دیگه

ترس از چی ...مثلا فوقش قراره چیطو بشه ....بیخیال باش 

همیشه هم نمیشه بیخیال بود،بعضی وقتا به خودم میام و میبینم شرایط روحیم داغون تر از اون چیزیه که فکر میکردم و با بیخیال بودن مشکلاتم برطرف نمیشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792