دوستم که خیلی باهاش در ارتباط بودم و تنها فرد نزدیک به منه تا واقعا دوستش دارم تقریبا یک ماه پیش پیام داد گفت که من یه بیماری دارم که تا یک مدت از همه چیز باید دور باشم و شمارم رو عوض میکنم و به کسی نگو ... ازش پرسیدم چه بیماری گفت نمونه پاتولوژی همون سرطان رحم ...دیگه همش پیام داد گفت حق نداری کوچکترین سوال از بیماریم بپرسی و به روم بیاری .منم گفتم باش ❤
بعد الان نزدیک ۷ روز پیش پیام داد که من اومدم بستری شدم خواستم بهت خبر بدم و من میمیرم و حلالم کن .
من مثل همیشه جوابش رو دادم و اصلا انگار نفهمیدم که چی نوشته رفتار کردم .
دوروز بعد پیام دادم جواب نداد ، روز بعدتر هم پیام دادم جواب نداد ... دیگه از نگرانی داشتم میمردم به مامانش پیام دادم که خاله حال دوستم چطوره ؟ .
شبش خودش بهم پیام داد و از پیامی که به مامانش داده بودم عکس گرفت و برام فرستاد گفت فکر میکردم میتونم بهت اعتماد کنم ... من گفتم خب من کاری نکردم .
از دیشبه حالا باهام قهره ...
بچه ها چیکار کنم براش ؟
چه حرفایی بهش بزنم ؟؟
کسی میدونه چقدر این بیماری خطرناکه ؟؟
اگه چیزی میدونید بهم بگید لطفا ...حالم خوب نیست 😔😔😔
هیچ کاری از دستم بر نمیاد ... واقعا من هدف خاصی نداشتم که به مامانش پیام دادم فقط نگران بودم 😔 موندم چیکار کنم خیلی ذهنم درگیره 😔😔