گفت چرا شوهر نمیکنی بایددیگه هرکی اومد شوهر کنی بری ما نمیتونیم بعدا مسئول تو باشیم که پدر مادر همش زنده نیستن انقد ناز نکن و برو شوهر کن نکنه منتظر کسی هستی گفتم نه گفت پس باید دیگه بدی گفتم نمیخوام فعلا چون نمیتونم با کسی که به دلم نباشه ازدواج کنم رفته به داداشم گفته که خواهرت گفت به شما ربطی نداره و ارث منو باید بدید اونم زنگ زد دعوا کرد باهام🥺منن زنگ زدم به زنداداشم و دعوای شدید پشت گوشی واقعا قلبم شکسته
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بگو من جام خوبه عزیزم خونه مامان بابام بهم خوش میگذره و راحتم تو خیلی اذیت بودی زود شوهر کردی دلیل ...
وای اصلن روم نمیشه بگم😑 بعد چن دفعه به شوخی اون اویل بهش میگفتم پسر خوب نایاب شده و فلان الان همونا رو میکوبه بهم میگه شانس تو دانشگاهم باز نیست زودتر یکیو تور کنی🙁ی جوری که انگار من منتطر شوهرم. حالا خوبه خودش از برادرم خاستگاری کرده🙄